یکیاز راههایی که برای تشخیص حق از باطل میتواند بسیار مؤثّر و کارآمد واقع شود مقایسۀمیان ارزشها و باورها و اصول و احکام بر مکاتب است.
دیناسلام و دین مسیح بیشترین پیروان را در میان سایر ادیان الهی دارند و از این جهت میخواهیمبرای روشنتر شدن حقیقت، مقایسهای اجمالی و درخور فهم همگان میان این دو مکتبداشته باشیم.
ازنظر پیروان دین مسیح، حضرت عیسی (علیه السلام) که پیامبر خدا بود توسط عدهای مسیحیانکه مخالف پذیرش دین خدا بودند تعقیب و دستگیر و سرانجام به صلیب کشیده شد و بدینوسیله کشته شد اما از نظر پیروان دین اسلام، حضرت عیسی (علیه السلام) با وجود اینکهمخالفانش میخواستند او را به صلیب بکشند ولی با ارادۀ الهی از آسیب محفوظ ماند وبه جای او به اشتباه مرد دیگری را که شبیه او بود را دستگیر و به صلیب کشیدند وکشتند و حضرت عیسی (علیه السلام) با خواست خدا زنده ماند و هنوز زنده است و هنگامظهور آخرین امام مسلمانان او نیز ظهور خواهد کرد و به او اقتدا خواهد کرد و پشت سرآن حضرت نماز خواهد خواند و تا فرا رسیدن آن زمان، برای هدایت پیروان خود دعا میکندو آنان از الطاف غیبی آن پیامبر الهی بهرهمند میشوند.
پساز نظر مسیحیان، عدهای از مسیحیان حضرت عیسی (علیه السلام) این پیامبر خدا راکشتهاند ولی از نظر مسلمانان و علی الخصوص پیروان مذهب شیعه آن پیامبر الهی هنوززنده است و پیروانشان میتوانند از یاری و هدایتهای غیبی آن حضرت بهرهمند شوند.
جنبۀدیگر مقایسه از لحاظ نحوۀ اعتقاد به خداوند است که از نظر مسحیان خداوند سه تا استو شامل الله و روح القدس و پسر خدا (حضرت عیسی) میشود که از نظر اسلام سه خداییمحال عقلی است؛ چرا که تعدّد و دوؤیت مساوی با محدودیت و نقص است و با بیهمتایی ونامحدود بودن خدا منافات دارد. بر اساس ادّعای مسیحیان حداقلش این است که هر کداماز آن سه خدا، وجود آن یکی را ندارد و وجودش محدود به خودش است و دو سوم دیگرش مالدو خدای دیگر است.
ازنظر احکام و اعمال هم مسیحیت هیچ عمل و احکام عبادی را بر بندگان واجب نمیداند وفقط داشتن قلب و روح پاک را ملام عاقبت به خیری میدانند که این قطعاً از نظر دیناسلام امری مردود است؛ زیرا خود مسیحیان با تحریف دینشان به این نظریه رسیدهاند. آخرمگر میشود یک دین آسمانی دارای اصول و باورها و آرمانهایی باشد ولی برای رسیدنبه آنها هیچ دستورالعملی را ارائه نکرده باشد. به عنوان مثال در تصاویری که در کلیساهااز حضرت مریم (سلام الله علیها) مشاهده میکنیم ایشان دارای حجاب و نوعی روسری استکه نشان میدهد در آن زمان نیز چیزی به نام رعایت پوشش شرعی واجب بوده است.
کتابآسمانی مسیحیان به اعتراف علمای اسلام و مسیحیت تحریف شده و کسانی چون پلوس در آنتغییرات و اضافاتی انجام دادهاند ولی در قرآن هیچ تحریفی رخ نداده و همین براعتبار آن افزوره است. در ثانی در همین کتاب آسمانی مسیحیان بعثت رسول گرامی اسلامخبر داده شده و مردم به سوی پذیرش دیناسلام فرا خوانده شدهاند.
آریاز همینجا میتوان نتیجه گرفت ادامۀ راه امام حسین (علیه السلام) که برای حفظ دینحق اسلام از همه چیزش گذشت باید سرلوحۀ عمل همگان واقع شود؛ چرا که تنها مسیر اسلامناب محمّدی و امام حسین (علیه السلام) است که انسان را میتواند از گمراهیها،جهالتها و انحرافات نجات دهد و سعادت دنیا و آخرتش را تضمین کند. صد البته حسابمعارف ناب محمدی از جاهلان داعشی مسلک و تندرویان خونخوار و ظالمان جدا است و اینجریانات انحرافی و باطل نسبتی با اسلام و محمد و آل محمد ندارند و تنها رسول گرامیاسلام و جانشینان پاک و معصومش هستند که احکام و عقاید ناب انسانی و الهی را معرفیمیکنند.
کلیدواژهها: اسلام. مسیحیت. حق. هدایت. مقایسه. باور. ارزش. عقیده. دستور العمل.
برای مطالعۀ بیشتر به منابع زیر مراجعه نمایید:
محسنجوادی، ایمان در عرصه کلام و قرآن، قم، معاونت امور اساتید و دروس معارف اسلامی،1376، ص 19و20.
محمّدتقیفعّالی، ایمان دینی در اسلام و مسیحیت، کانون اندیشه جوان، 1378، ص 85و86 .
چارهورن، نجاتشناسی، ترجمه سارو خاچیکی، تهران، آفتاب عدالت، 1361، ص89.
ساروخاچیکی، اصول مسیحیت، چ دوم، تهران، حیات ابدی، 1982م، ص95.
نصیرالدینطوسی، تجرید الاعتقاد، تحقیق محمدجواد حسینی جلالی، قم، دفتر تبلیغات اسلامی،1407ق، ص309.
علّامهحلی، مناهج الیقین فی اصولالدین، تحقیق یعقوب جعفری، تهران، اسوه، 1415ق، ص 532.
محمدتقیمصباح، معارف قرآن، چ دوم، قم، مؤسسه در راه حق، 1368، ج 3، ص60.
محمدتقى مصباح یزدى، مجموعه معارف قرآن (خداشناسى)، ص 25.
ناصرمكارم شیرازى و دیگران،تفسیر نمونه، ج 1، ص 27.
درباره این سایت