در این حال و هوای کرونایی با وجود این همهسختی و مشقتی که برای ما ایجاد کرده، میتوان درسهای سازندهای گرفت؛ از جملهاینکه دنیا دار امتحان و آزمایش است و نیاید به هیچ چیز آن دل بست؛ همچنان که در شرایطسخت است که مرد از نامرد شناخته میشود. در وضعیتی که یک عدّه سلامتی و جانشان بهخطر افتاده و مدافعان سلامت در خط مقدم دفاع از جان و سلامتی مردم دارند شبانه روزکار میکنند و زحمت میکشند، بعضی هم دنبال احتکار ماسک و مواد ضد عفونی کننده و انبارکردن مایحتاج مردم و بازی با روان و سلامتی مردم هستند.
ملاحظه میکنید که تفاوت راه از کجا تا ناکجااست؟
خیلی مواقع لازم نیست که جواب بعضی از پرسشهارا مستقیم داد، بلکه جواب درون خود پرسش خوابیده است؛ همچنان که قرآن کریم هم در مواردیاز پاسخ مستقیم به مخاطبان اجتناب نموده و با مطرح کردن پرسشهایی، آدمی را به فکرو تأمل وا داشته است: *هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَالَّذِینَ لَایَعْلَمُونَ*(زمر/ 9)
آری؛ آیا کسانی که اهل فهم و فهمیدگی وانسانیت هستند و درک و شعور اجتماعی و دینی آنها بالا است و خودشان را جزئی ازجامعه و مردم میدانند با کسانی که این مسائل برایشان مهم نیست برابر هستند؟
کلیدواژهها: کرونا. سلامتی. انسانیت.فهمیدگی. شعور اجتماعی.
یکامام معصوم که به اعتقاد مسلمانان شیعه جانشین پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله)بعد از رحلت ایشان است در واقع تنها مفسّر احکام و وسیلهای برای تقرّب جستن بهخدا و دعا نیست، بلکه اگر زمین لحظهای خالی از امام معصوم باشد زمین اهلش را نابودخواهد کرد و قادر به تحمّل انسانهای غیرمعصوم و ناپاک که هر کدام به نوعی گرفتارخطا و گناه هستند نخواهد بود؛ مخصوصاً که این همه آدمهای ظالم و فاسد هم در دنیادارند زندگی میکنند.
هرچه راجع به جایگاه امام بگوییم باز هم کم گفتهایم. امام وجود نورانی است که براینجات بشریت از ظلمت، گناه و انحراف و هدایت او به سوی کمال و انسانیت و عاقبت به خیریو سعادت دنیا و آخرت آمده است تا دست ما را بگیرد و از گردنههایی که عقل ناقص بشریما به آن نمیرسد ما را به سلامت عبور دهد.
همچنانکه در زمان امام حسین (علیه السلام) وقتی حاکمان و عدّهای از مردم کار را به جاییرساندند که ظلم، فساد و گمراهی دامان بشریت را آلوده کرده بود و داشت به یک روال ورویۀ ثابت تبدیل میشد و انحراف از مکتب حق آشکار شده بود امام جان و مال و نزدیکانو همه چیز خود را فدای نجات بشریت حال و آیندگان کرد.
کلیدواژهها: جایگاه امام. نجات بشریت. عاقبت بهخیری. سعادت دنیا و آخرت.
برای مطالعۀ بیشتر به منابع زیر مراجعه نمایید:
امالیصدوق، ص 684، ح 11، مجلس 86؛ بحارالانوار، ج 101، ص23، ح15.
عیوناخبار الرضا(ع)، ج1، ص 166، ح 1،
پژوهشنامه معارف حسینی (آیت بوستان)» زمستان 1396 - شماره 8 , کرمی نیا، محمد /عبداللهی، محمداسماعیل
بحارالانوار،ج 44، ص 324 تا 329.
بلاغتالحسین، ص 64؛ حیات الحسین، ج 2، ص 264.
https://www.yjc.ir/fa/news/6289715/10
https://ana.ir/fa/news/113/414727
یکیاز راههایی که برای تشخیص حق از باطل میتواند بسیار مؤثّر و کارآمد واقع شود مقایسۀمیان ارزشها و باورها و اصول و احکام بر مکاتب است.
دیناسلام و دین مسیح بیشترین پیروان را در میان سایر ادیان الهی دارند و از این جهت میخواهیمبرای روشنتر شدن حقیقت، مقایسهای اجمالی و درخور فهم همگان میان این دو مکتبداشته باشیم.
ازنظر پیروان دین مسیح، حضرت عیسی (علیه السلام) که پیامبر خدا بود توسط عدهای مسیحیانکه مخالف پذیرش دین خدا بودند تعقیب و دستگیر و سرانجام به صلیب کشیده شد و بدینوسیله کشته شد اما از نظر پیروان دین اسلام، حضرت عیسی (علیه السلام) با وجود اینکهمخالفانش میخواستند او را به صلیب بکشند ولی با ارادۀ الهی از آسیب محفوظ ماند وبه جای او به اشتباه مرد دیگری را که شبیه او بود را دستگیر و به صلیب کشیدند وکشتند و حضرت عیسی (علیه السلام) با خواست خدا زنده ماند و هنوز زنده است و هنگامظهور آخرین امام مسلمانان او نیز ظهور خواهد کرد و به او اقتدا خواهد کرد و پشت سرآن حضرت نماز خواهد خواند و تا فرا رسیدن آن زمان، برای هدایت پیروان خود دعا میکندو آنان از الطاف غیبی آن پیامبر الهی بهرهمند میشوند.
پساز نظر مسیحیان، عدهای از مسیحیان حضرت عیسی (علیه السلام) این پیامبر خدا راکشتهاند ولی از نظر مسلمانان و علی الخصوص پیروان مذهب شیعه آن پیامبر الهی هنوززنده است و پیروانشان میتوانند از یاری و هدایتهای غیبی آن حضرت بهرهمند شوند.
جنبۀدیگر مقایسه از لحاظ نحوۀ اعتقاد به خداوند است که از نظر مسحیان خداوند سه تا استو شامل الله و روح القدس و پسر خدا (حضرت عیسی) میشود که از نظر اسلام سه خداییمحال عقلی است؛ چرا که تعدّد و دوؤیت مساوی با محدودیت و نقص است و با بیهمتایی ونامحدود بودن خدا منافات دارد. بر اساس ادّعای مسیحیان حداقلش این است که هر کداماز آن سه خدا، وجود آن یکی را ندارد و وجودش محدود به خودش است و دو سوم دیگرش مالدو خدای دیگر است.
ازنظر احکام و اعمال هم مسیحیت هیچ عمل و احکام عبادی را بر بندگان واجب نمیداند وفقط داشتن قلب و روح پاک را ملام عاقبت به خیری میدانند که این قطعاً از نظر دیناسلام امری مردود است؛ زیرا خود مسیحیان با تحریف دینشان به این نظریه رسیدهاند. آخرمگر میشود یک دین آسمانی دارای اصول و باورها و آرمانهایی باشد ولی برای رسیدنبه آنها هیچ دستورالعملی را ارائه نکرده باشد. به عنوان مثال در تصاویری که در کلیساهااز حضرت مریم (سلام الله علیها) مشاهده میکنیم ایشان دارای حجاب و نوعی روسری استکه نشان میدهد در آن زمان نیز چیزی به نام رعایت پوشش شرعی واجب بوده است.
کتابآسمانی مسیحیان به اعتراف علمای اسلام و مسیحیت تحریف شده و کسانی چون پلوس در آنتغییرات و اضافاتی انجام دادهاند ولی در قرآن هیچ تحریفی رخ نداده و همین براعتبار آن افزوره است. در ثانی در همین کتاب آسمانی مسیحیان بعثت رسول گرامی اسلامخبر داده شده و مردم به سوی پذیرش دیناسلام فرا خوانده شدهاند.
آریاز همینجا میتوان نتیجه گرفت ادامۀ راه امام حسین (علیه السلام) که برای حفظ دینحق اسلام از همه چیزش گذشت باید سرلوحۀ عمل همگان واقع شود؛ چرا که تنها مسیر اسلامناب محمّدی و امام حسین (علیه السلام) است که انسان را میتواند از گمراهیها،جهالتها و انحرافات نجات دهد و سعادت دنیا و آخرتش را تضمین کند. صد البته حسابمعارف ناب محمدی از جاهلان داعشی مسلک و تندرویان خونخوار و ظالمان جدا است و اینجریانات انحرافی و باطل نسبتی با اسلام و محمد و آل محمد ندارند و تنها رسول گرامیاسلام و جانشینان پاک و معصومش هستند که احکام و عقاید ناب انسانی و الهی را معرفیمیکنند.
کلیدواژهها: اسلام. مسیحیت. حق. هدایت. مقایسه. باور. ارزش. عقیده. دستور العمل.
برای مطالعۀ بیشتر به منابع زیر مراجعه نمایید:
محسنجوادی، ایمان در عرصه کلام و قرآن، قم، معاونت امور اساتید و دروس معارف اسلامی،1376، ص 19و20.
محمّدتقیفعّالی، ایمان دینی در اسلام و مسیحیت، کانون اندیشه جوان، 1378، ص 85و86 .
چارهورن، نجاتشناسی، ترجمه سارو خاچیکی، تهران، آفتاب عدالت، 1361، ص89.
ساروخاچیکی، اصول مسیحیت، چ دوم، تهران، حیات ابدی، 1982م، ص95.
نصیرالدینطوسی، تجرید الاعتقاد، تحقیق محمدجواد حسینی جلالی، قم، دفتر تبلیغات اسلامی،1407ق، ص309.
علّامهحلی، مناهج الیقین فی اصولالدین، تحقیق یعقوب جعفری، تهران، اسوه، 1415ق، ص 532.
محمدتقیمصباح، معارف قرآن، چ دوم، قم، مؤسسه در راه حق، 1368، ج 3، ص60.
محمدتقى مصباح یزدى، مجموعه معارف قرآن (خداشناسى)، ص 25.
ناصرمكارم شیرازى و دیگران،تفسیر نمونه، ج 1، ص 27.
یکیاز زمانها و مکانهایی که میتوان مرز بهشت و جهنم را دید روز عاشورا و واقعهکربلا است که در واثع سر دو راهی دنیا و آخرت است. گاهی مرز میان بهشت و جهنم به یکتصمیم بسته است؛ انگار به مویی یا نخی بند است که اگر در طول زندگی خودمان بر رویمعارف و اعتقادات خود کار نکرده باشیم و ایمان خود را راسخ ننموده باشیم در لحظاتحساس ممکن است پایمان بلغزد و برای همیشه اسم ما در زمرۀ جهنمیان ثبت شود.
نمونۀاین مسئله را میتوان در واقعۀ کربلا در روز عاشورا مشاهده کرد که کسانی مثل حرّبن یزید ریاحی وقتی خود را میان بهشت و جهنم میبیند با خود کلنجار میرود و بهعاقبت کار خویش میاندیشد و سرانجام راه نجات و پیوستن به یاران امام حسین (علیهالسلام) را بر میگزیند یا یکی دو نفر دیگر که در میان سپاه یزیدیان وقتی فجایع وجنایات را میبینند از لشکر ظالمان جدا میشوند و به آن حضرت میپیوندند و در راهدفاع از حریم اهل بیت پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله) و عدالت و اسلام جان خودرا تقدیم میکنند.
درمقابل کسانی مثل عمر سعد و برخی دیگر را میبینیم که سرانجام پس از کشمکشهای درونیفراوان به خاطر حب دنیا و نساختن نفس سرکش با کمال تأسف در برابر امام صف آرایی میکندو با اینکه از ابتدا قصد مقابلۀ رو در رو و شهید کردن سپاه امام حسین (علیهالسلام) را نداشت اما در نهایت به خاطر تحریکات و تشویقات و وعدههای یزیدیان همینلشکر عمر سعد بود که با آن حضرت وارد جنگ شد و این لکّۀ ننگ و لعنت ابدی را برایاو و لشکریانش برای همیشه در تاریخ ثبت کرد.
اینمسائل نشان میدهد که تبعیت از ولایت و عدم تبعیت از آن در روز عاشورا چه نقشی درجبهه گیری افراد و تعیین سرنوشت آنها داشت.
حضرتامیر المؤمنین علی (علیه السلام) در کتاب شریف نهج البلاغه مردم به سه دسته تقسیممینمایند:
سَاعٍسَرِیعٌ نَجَا وَ طَالِبٌ بَطِی ءٌ رَجَا وَ مُقَصِّرٌ فِی النَّارِ هَوَی» و سپسمیفرمایند: شُغِلَ مَنِ الْجَنَّةُ وَ النَّارُ أَمَامَه»
»کسی که بهشت و جهنم را پیش روی خود می بیند هر نگاه خود را مردّد بین بهشتوجهنم میبیند و هر تپش قلب، محبت و حرکت خود را حرکتی به سوی بهشت یا جهنم میبیندو این انسان فراغت ندارد.
بنابراینباید از لحظه لحظۀ زندگیمان برای خودسازی و یافتن مسیر حق و مطالعه و جهد و کوششدر راه معرفت اسلام و پیامبر اسلام و اهل بیت و جانشینان طاهرش دست بر نداریم تادر فتنهها و آزمایشات سربلند بیرون بیاییم و تصمیم درست بگیریم و عاقبتمان به جایینرسد که با جهل و نادانی و بیبصیرتی مثل فرقههای جاهلی سَلَفی، ناصبی، وهابی وداعشی مایۀ ننگ دین محمد و آل محمد نشویم.
کلیدواژهها: اسلام. پیامبر(ص). اهل بیت (ع).جهل و نادانی. بصیرت. تصمیم. عاقبت.
برای مطالعۀ بیشتر به منابع زیر مراجعه نمایید:
- 267149mshrgh.ir/
- نهج البلاغه، ص 58.
- علامه مجلسی، بحار الانوار،ج 45، ص 9.
ندایهل مِن ناصرٍ ینصرنی» در طول تاریخ ادامه دارد و شامل همۀ مکانها و زمانها میشود؛زیرا به این معنا است که آیا کسی هست که امام زمان خود را یاری کند؟ پس از آنجاییکه هیچ عصری خالی از حجّت الهی نیست
*وَلَقَدْأَرْسَلْنَا نُوحًا وَإِبْرَاهِیمَ وَجَعَلْنَا فِی ذُرِّیَّتِهِمَا النُّبُوَّةَ وَالْكِتَابَ فَمِنْهُم مُّهْتَدٍ وَكَثِیرٌمِّنْهُمْ فَاسِقُونَ»* (حدید/ 26)
ما نوح و ابراهیم را فرستادیم و در فرزندان آنها نبوت و کتاب راقرار دادیم. پس از آن بعضی از آنها هدایت یافتند و بسیای از آنها فاسق شدند. سپسبه دنبال آنها رسولان دیگر خود را فرستادیم. پس از آن عیسی بن مریم را مبعوث کردیمو به او انجیل عطا کردیم».
این آیه دلیل بر این است که زمان ازکسی که قیام کند و حجت خدا بر خلقش باشد، خالی نیست. این سنت الهی از زمان نوح وآدم و آل ابراهیم تا زمان پیامبر ما جاری بوده و سنّت الهی تبدیل نمیشود. با تمامشدن نبوت، آن ولایتی که باطن نبوت است تا روز قیامت باقی است.
فریادهل من ناصر ینصرنی» حضرت ابا عبدالله الحسین(علیه السلام) برای طلب یاری برای شخصخودشان نبوده، بلکه ندایی است که برای نجات بشریت از دست ظلم و فساد و استکبار وانحراف و حمایت از حاکمیت حق و عدالت در تمام اعصار و دورانها است و امام حسین (علیهالسلام) به عنوان رهبر و امام اُمّت بود که از مردم طلب یاری کرد. ندای نصرتخواهی امام حسین (علیهالسلام) در گوش تاریخ جریان دارد و البته این ندا تجلی صفات رحمانیت و رحیمیتپروردگار در امام معصوم (علیه السلام) است تا حرّهای بسیار را بر کشتی کربلا سوارکند. حرّهایی که چه بسا امروز و در جامعه منتظر میخواهند ندای امام زمانشان رالبیک گویند.
تنهایاری امام حسین (علیه السلام) و ادامه خط مشی او است که مشروعیت دارد؛ چرا که اومعصوم و خلیفۀ خدا و قیام کننده علیه ظلم و فساد و مانع انحراف از مکتب حق است و انقلاباسلامی فراخوانی برای همه مؤمنان و آزادیخواهان جهان برای یاری رساندن به امامزمان (عج الله تعالی فرجه الشریف) است که میتوانیم با تنظیم فرکانس سبک زندگیمانبا آن حضرت به این ندا پاسخ دهیم. بنابراین ندای هل مِن ناصر یَنصُرُنى» نمادیشناخته شده از عاشورای حسینی خطاب به سپاه دشمن است که مردم را به سمت خدایمتعال و دوری از لشکر شیطان دعوت میکند و میخواهد از ظلمات شقاوت به سوی نورسعادت هدایت کند: * اللَّـهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُوا یُخْرِجُهُم مِّنَالظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ»* (2)
آریمکتب حقی که سعادت دنیا و آخرت بشریت در گرو پیروی از معارف بلند آن و دست آویختنبه انوار چهارده گانهای است که ادامۀ خط پیامبر ختمی مرتبت رسول رحمة للعالمین (صلیالله علیه وآله) عهدۀشان نهاده شده و عاری از هرگونه خطا و لغزش و گناه هستند: *إِنَّمَایُرِیدُ اللَّـهُ لِیُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَكُمْتَطْهِیرًا»* (3)
کلیدواژهها: امام زمان (ع). یاری. سعادت بشریت. ظلم. استکبار.
------------------------------
پینوشتها:
1- صدرالدین الشیرازی، محمد بن ابراهیم، تفسیر القرآنالکریم، قم، انتشارات بیدار، الطبعة الثانیة، 1415، ج4، ص220- سوره حدید (57)،آیات 26 و 27- تفسیر القرآن الکریم، ج6، ص298.
2- بقره/ 257.
3- احزاب/ 33.
منابع دیگر:
- پایگاه عرفان: http://www.erfan.ir/farsi/88272.html
- ابن طاووس، على بن موسى، اللهوف على قتلىالطفوف، ص 102 و 116، تهران، جهان، چاپ اول، 1348ش.
- https://www.avapress.com/fa/report/132068/. مرجع : خبرگزاری صدایافغان(آوا) مشهد مقدس.
شنبه ۲۴ میزان ۱۳۹۵.
- https://aghigh.ir/fa/news/108446/. عقیق: تاریخ انتشار : ۲۷ شهریور ۱۳۹۸ .
*وَالْفَجْرِ وَلَیالٍ عَشْرٍ.* که اشاره به شبهای دهگانه و عاشورا دارد. در انتهای این سوره نیز مُراد از نفس مطمئنه» به گفتۀ مفسّران در این آیه امام حسین (ع) و اصحاب و شیعیان آن حضرت است.
کلیدواژهها: آیات قرآن. امام حسین (ع). حقانیت.
برای مطالعۀ بیشتر به منابع زیر مراجعه نمایید:
تفسیر المیزان.
تفسیر مجمغ البیان.
تفسیر عیاشی.
https://www.yjc.ir/fa/news/6408849
مقالات، ج۱، ص۵۳، برگرفته از مقالۀ امام حسین در قرآن»
یک پیام بسیار مهم و اساسی کهقیام حضرت سید الشهدا (علیه السلام) دارد این است که هر کسی حق خلافت و حاکمیت برمسلمین ندارد و حکومت صالحان و عادلان تا آنجا ارزش دارد که بایدتمامی عزیزان و بهترینها برایش جان بدهند؛ زیرا تنها در سایۀ این حکومت است که بشر میتواند به تکاملواقعی و نهایی و انسانی خود برسد و باقی حکومتها انسان را به گمراهی وانحراف و عاقبت به شرّی میبرند.
قیام حضرت ابا عبد اللهالحسین (علیه السلام) به این دلیل بود که اگر پایه بنیان چیزی از ابتدا کج گذاشتهشود بالاخره تا آنجا پیش میرود که جز با فدا کردن خونها نمیتوان جلوی بدبختی و انحراف را گرفت.
یکی از علتهای مهم چند دستهشدن جامعه مسلمین بعد از رحلت رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه وآله) این بود کهافراد عوام و صاحب نفوذ و قدرت زیادی بودند که هنوز تفکرات جاهلیت قبل از اسلام رادر افکارشان داشتند و خیال میکردند که هر کسی با زور سر نیزه بر مسند قدرت نشست او حاکم به حق است وبایستی بقیه از او تبعیت کنند و این حق را به خود میدانند که اعمال قدرت برمردم تحت سلطۀ خود روا بدارند در حالی که اسلام اساساً بر این بنساد بنا نهادهنشده است، بلکه پیامبر اسلام حضرت رحمة للعالمین و مایۀ رحمت برای تمام جهانیاناست و آمده است بشریت را از اضمحلال و سلطۀ جائران و حاکمان ظالم نجات بدهد و به همینخاطر است که همواره اولیاء خدا در برابر ظالمان تسلیم نمیشدند.
امام حسین (علیه السلام) فرزندانخود را با اختیار خودشان آورده بود و اینطور نبود که آنها را مجبور کرده باشد درحالی که دشمنان و نادانان انگشت اتّهام را به سوی امام میگیرند که خب امام که میخواست با ظالمانوحاکمان فاسد مقابله کند چرا همسران و فرزندان و نزدیکان خود را به قربانگاه برد وجای بسی تامّل دارد که این افراد به ظاهر روشنفکر و در واقع تاریکفکر چرا این سؤالرا از خود نمیپرسند که خب بر فرض امام (علیه السلام) به اجبار خویشان و اقرباء خود رابه مسلخ برده باشد ولی آن نانجیبان چرا دستشان را به خون آنها آلوده کردند و حتی بهبچههایخردسال هم رحم نکردند و آنقدر پستی و خباثت داشتند که به طفل شیرخواره هم رحم نکردند و آب را به رویاین بیگناهان بستند؟! آیا امام حسین (علیه اللام) و پیروانش کار بدی کردند کهبرای نجات بشریت از دست این نانجیبان فاسد _ که بقاء خود و حکومتشان را فقط در کشتنبقیه میبینند _ جان خود و عزیزانشان را فدا کردند؟
پیام حادثۀ کربلا این مطلب رامیرساندکه تن ندادن به حکومت ظالمان و فاسدان و غیر از خاندان پیامبر اسلام تکلیف الهی وفراتر از تشکیل یک حکومت صِرف و مایۀ سعادت بشریی است. آری اگر آن حضرت مقاومت نمیکرد آیندگان اورا متّهم میکردند که چرا ولیّ خدا در برابر انحرافات جاهلی و ضایع شدن مسیر حقّۀاسلامی کاری نکرد و سکوت پیشه کرد یا در برابر وعده و وعیدهایی مصالحه کرد؟
وقتی بعد از شهادت امام علی(علیه السلام) همۀ مسلمین طبق فرمودۀ پیامبر اسلام به سوی فرزندش امام حسن (علیهالسلام) روی آوردند معاویه در شام با زور سر نیزه و کشتن شخصیتهای برجستهاسلامی و تزویر به ادّعای خلافت برخاست و امام حسن (علیه السلام) برای حفظ جانمسلمین و از بین نرفتن اسلام ناب محمدّی و ادامۀ مسیر مردان الهی به خاطر ضعفمسلمین در آن زمان و تازه مسلمانهای زیادی که هنوز از اسلام چیز زیادی نمیدانستند به ناچار چند سالقبل از قیام امام حسین (علیه السلام) تن به مصالحهای مشروط با معاویه داداما معاویه عهدشکنی کرد و امام حسن (علیه السلام) را به شهادت رساند و به خلافتغصبی خودش اکتفا نکرد و بعد از مرگش پسرش یزید را به جانشینی خودش گمارد و با اینکار خلافت را تبدیل به سلطنت و پادشاهی کرد و بدعت آشکاری در دین محمّد (صلی اللهعلیه وآله) ایجاد کرد و حکومت نبوی را به اموی تبدیل کرد. در این هنگام بود کهدیگر امام حسین (علیه السلام) دیگر نمیتوانست سکوت کند و بایستی در برابر این شجرۀخبیثه که بدعت آشکاری را بعد از رحلت رسول گرامی اسلام حضرت محمد مصطفی (صلی اللهعلیه وآله) گذاشته بودند ایستادگی میکرد تا آیندگان بتوانند مسیر اسلام واقعی وحاکمیت مشروع بر امور مردم را پیدا کنند و سنت جدّ گرامیاش برای آیندگان حفظ میشد و به فنا نمیرفت.
بدعتیکه بعد از رحلت رسول گرامی اسلام گذاشته شد وباعث تفرقه مسلمین و باعث شد هر کسی بیاید ادعای خلافت کند در حالی کهخلافت با ولایت گره خورده و هر کس و ناکسی اجازه ورود در این عرصه را ندارد، بلکهبایستی به فرمودۀ پیامبر (صلی الله علیه وآله) عمل میکردند و بعد از رحلت آنحضرت، فرمایشات و سفارشات و احکام نابی که آورده بود را فراموش نمیکردند و به کنارنمیانداختندو از خودشان خلیفه درست نمیکردند و بدعت در ادامۀ حکومت رسول خدا ایجاد نمیکردند تا کار به معاویه ویزید و کشتار سید جوانان اهل بهشت و سپس نابودی سلسلۀ بنیامیه و روی کار آمدن بنیعباس و بقیۀظالمان دیگر نمیشدند وامّت مسلمین را دچار تفرقه و انحطاط و رنج و گرفتاری نمیکردند.
کلیدواژهها: خلافت. سلطنت. محرّم. کربلا. انحراف.
برای مطالعۀ بیشتر به منابع زیر مراجعه نمایید:
مبیّض، موسوعة حیاة الصحابه من کتب التراث، مکتبةالغزالی، ج۶، ص۳۴۷۸.
بلاذری، انساب الاشراف، ۱۹۹۶م، ج۴، ص۲۸۷.
ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ش، ج۳، ص۱۴۱۶.
ابن اثیر، أسد الغابة، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۴۳۳.
ذهبی، سیر أعلام النبلاء، ۱۴۱۴ق، ج۳، ص۱۲۳.
شوکانی، الفوائد المجموعة، [۱۴۱۵ق]، ج۲، ص۴۹۶-۵۱۶.
اسکافی، المعیار و الموازنه، ۱۴۰۲ق، ص۲۱؛ ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۵۹، ص۱۰۳.
عسقلانی، ابن حجر، فتح الباری فی شرح صحیح البخاری، ج۸، ص۱۰۵.
- طباطبائى،محمد حسین، المیزان، ج 4، انتشارات اسلامى، قم، ص 365 - 364.
- قمى مشهدى، محمدبن محمد رضا، کنزالدقائق، ج 4، مؤسسه طبع و نشر وزارتارشاد، چاپ 1، 1411 ه.ق، تهران، ج 3، ص 417 و ج 4، ص 117.
- موسوى، شرف الدین، ترجمه، امامى، محمدجعفر، حق جو و حق شناس، بنیاد معارف اسلامى، چاپ 1، 1373 قم.
- جوادى آملى، عبداللَّه، تفسیر تسنیم،ج 1، اسراء، چاپ 1، 1378، قم، ص 99 - 98.
- جوادى آملى، عبداللَّه، قرآن در قرآن،اسراء، چاپ 2، 1378، قم، صص 350 - 315.
- خسروپناه، عبدالحسین، کلام جدید، مرکزمطالعات و پژوهشهاى فرهنگى حوزه قم، چاپ 1، 1379 قم، ص 239 - 150.
- شهرستانى، سید على، وضوى پیامبر، عروجاندیشه، چاپ 1، 1377، مشهد.
- اصغرى، سید محمد، قیاس و.، کیهان،چاپ 2، 1370 ، تهران.
- قمى، شیخ عباس، تتمة المنتهى، پیامآزادى، چاپ 1، 1379 تهران.
- تیجانى، محمد، اهل سنت واقعى، ج 1 و2، بنیاد معارف اسلامى، چاپ 3، 1374 ، قم.
- نقوى، سید محمد تقى، شرح و تفسیر خطبهغدیر، مرکز تحقیقاتى فرهنگى جلیل، چاپ 1، 1374 تهران.
1- آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی پرونده 1/191 – 7/191
2- طلایه دار فرهنگ اسلامی در عصر اختناق، حاج شیخ عباسعلی ، تهران، انتشارات تثبیت، 1347
3- همان ، ص 208
4- حمید کرمی پور، جامعه تعلیمات اسلامی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1380 صص 80-71
5- همان، ص 274
6- همان، ص 276
7- همان
8- همان
9- آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، پرونده شیخ عباسعلی اسلامی، شماره بازیابی 276-4/191
10- دفترچه ارتباط خانه و مدرسه، تهران، جامعه تعلیمات اسلامی، 1322
11- تعلیمات دینی برای سال پنجم و ششم ابتدایی، تالیف استاد علامه طباطبایی، تهران، بیتا، چاپ تابان
12- علی غفوری و محمد جواد باهنر، کتاب تربیت و تعلیم دینی سال سوم ابتدایی، تهران، انتشارات جامعه تعلیمات اسلامی، 1345
13- مجله جامعه تعلیمات اسلامی، شماره 3، خرداد 1331، ص 39
14- همان، ص34
15- مدارس جامعه تعلیمات، فصلنامه یاد، تهران، بنیاد تاریخ ایران، 1369،ص123
16- مجله جامعه تعلیمات اسلامی، شماره 5، 1331، ص 82
17- مرتضی مطهری و دیگران، بحثی درباره مرجعیت و ت، تهران ، شرکت سهامی انتشار، 1344، صص 246و247
- آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، پرونده شماره 3351/191
19- برای اطلاع بیشتر در این باره: ر.ک، جعفر مهدی نیا، زندگی ی علی امینی، تهران،پاسارگاد، 1368
20- حمید ، بررسی و تحلیلی از نهضت امام خمینی(ره)، تهران، انتشارات راه امام، 1359، ج3، ص 290
21- از اظهارات حاج محمد دادگستر نیا عضو هئیت مدیره جامعه تعلیمات اسلامی با نویسنده
22- آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، پرونده شماره 154- 1916
23- همان، پرونده شماره 168-6/191
24- همان، 216- 3/191
25- اسد الله علم، یاداشت ها ج 3 ،ویراسته علینقی علیخانی، تهران، نشر سرا، چاپ سوم، 1377، ص 158
اصفهانی، جمالالدّین. (1368). پیامهای اقتصادی قرآن. بیجا: دفتر نشر فرهنگ اسلامی.
ولوی، علیمحمّد. (1381). فرهنگ کار در اسلام (پژوهشی در قرآن و سیرة معصومان). تهران: امیرکبیر.
درباره این سایت