محل تبلیغات شما

سبک زندگی اسلامی





در شرایطی قرار داریم که تورم از یک طرف و رکود از طرف دیگر باعث شده عده زیادی از مردم و به خصوص جوانان از داشتن مسکنی در خور شأن خود محروم باشند و افراد سودجو و دلال‌ها در فضای موجود بیشترین بهره را برای منافع شخصی خود ببرند.

رعایت تقوا و انصاف و حلال و حرام هم که برای اینجور آدم‌ها شاید اصلاً مهم نباشد و تنها چیزی که برایشان اهمیت دارد رسیدن به سود خود هست حالا به هر طریقی می‌خواهد باشد و هر کسی به فکر خود است و در فضایی که برنامه جامع و مدونی وجود ندارد یا اگر هم وجود دارد بیشتر در جهت افزوده شدن دارایی ثروتمندان است، به دنبال پُر کردن جیب خود هستند و این وسط هم دارند مردم زیر دست و پای مرفهین بی درد لگدمال می‌شوند.

اگر بخواهیم راجع به معظل مسکن صحبت کنیم که این قصه سر دراز دارد ولی ما در این نوشتار بیشتر در صدد آن هستیم که راهکاری ساده و عملیاتی ارائه دهیم تا بلکه دلسوزان و افرادی که درد مردم براشون مهم است قدری مطالعه روی این مسائل داشته باشند و روی راهکار ما فکر کنند به امید اینکه اجرایی بشود و اگر مردم را نمی‌توانند خانه‌دار کنند لااقل تا حد ملموسی از بار سنگین اجاره نشینی بکاهند.

دولت می‌تواند شروع کند خانه هایی را به طور انبوه در شهرهای مختلف کشور بسازد و آن‌ها را با یک‌سوم قیمت بازار به مردمِ بی‌مسکن که با حقوق یک قران دوزار سال‌ها در آرزوی خانه هستند و نیز جوانانی که در پنج شش سال اول زندگی مشترک خود هستند و توان خریدن خانه ندارند به مدت پنج تا ده سال اجاره بدهد تا هم درآمدی هر چند اندک ولی در دراز مدت دارای سود اقتصادی قابل قبول و درآمدزا برای دولت فراهم کند و هم با این روش مرفهین بی درد و صاحبخانه‌هایی که بی انصاف هستند و دلال‌ها را مجبور کنند قیمت خودشان را پایین بیاورند و هم با ساخت و ساز انبوه قدم مؤثّر و کارآمدی در اشتغاایی مستقیم و غیرمستقیم در عرصۀ مسکن _ که در بیشتر کشورها صنعتی پول‌ساز و اشتغاا است _ کمک کنند. البته این امر نیاز به غیرت ملی و عظم و ارادۀ واقعی دارد.

مسائلی مثل بی‌خانه بودن، بیکاری، گرانی و توّرم از مسائل اساسی و فلج‌کنندۀ زندگی و امید مردم است و در همۀ عرصه‌های اجتماعی، ی و فرهنگی تأثیر مخرّب خود را می‌گذارد و با کمبود اشتغال و نداشتن امنیت شغلی و درآمد پایین قشر متوسط به پایین جامعه نمی‌تواند خانه بخرد و رفاه اجتماعی به طبع آن کم می‌شود و روی تعداد فرزندآوری و سلامت جسمی و روحی جامعه اثر منفی می‌گذارد و باعث می‌شود هر کسی بگوید خودم از زن و بچه هم واجبتر هستم و وقتی خودم گُشنه هستم مگر دیوانه‌ام که ازدواج کنم و زیر بار قرض و بدهی و بدبختی و اجاره‌نشینی و پوشک و دوا و دارو بروم. لذا لازم است که دولتمردان بالاخره در یک زمینه خودی نشان بدهند و لااقل یکی از معضل‌های جامعه را حل کنند وگرنه مردم به چشم یک دولت ناکارآمد و بی‌عرضه به آن‌ها نگاه می‌کنند و آن‌ها را نخواهند بخشید و یقۀ آن‌ها را در روز رستاخیز که رازهای درون آشکار می‌شود(1) حلال نخواهند کرد.

حتماً لازم نیست که مجبور باشیم توی بیابان‌های اطراف شهرها برای مردم خانه بسازیم که خود رفت و آمد آن‌ها و تأمین امکانات رفاهی و هزینه‌های رفت و آمد و مصرف بنزین و آلودگی هوا افزایش یاد و تبدیل به معضل جدیدی شود، بلکه داخل شهر الی ما شاء الله بافت‌های فرسوده و خانه‌های با عمر بالا فراوان است که با تدبیری می‌توان هم به نفع مالکان آن‌ها و هم به نفع سایر مردم استفاده کرد؛ مثلاً می‌توان در قبال دریافت زمین و خانۀ فرسودۀ آن‌ها، به آن‌ها دو واحد نو و تازه‌ساخت داد، به علاوۀ اینکه چندین واحد تازه‌ساخت در همان زمین ایجاد کرد و به سایر مردم داد که در قابل قراردادها و تفاهمنامه‌ها می‌توان این کارهار را عملیاتی نمود.

برای مطالعۀ بیشتر به منابع زیر مراجعه نمایید:






کلیدواژه‌ها: مسکن. معضل. راه حل.

----------------------------------------
پی‌نوشت‌ها:
1- اشاره به آیۀ شریفۀ *یوم تبلی السرائر* (طارق/ 9)



مسئله ازدواج جوانان به خصوص امروزه که شرایط اقتصادی سخت شده، بیش از پیش از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است و مسئولیت والدین و نزدیکان را دوچندان می‌کند تا به بهانه وضعیت بد اقتصادی از این مهم سر باز نزنند و هر توجیه و دلیلی هم داشته باشیم باز هم دلیل نمی‌شود که در این مسئله بی‌تفاوت باشیم و قدمی در حدّ توانمان بر نداریم.

اگر می‌توانیم شغلی برای آن‌ها فراهم کنیم یا گوشه‌ای از جهیزیه یا مخارج و وسایل اولیه و ضروری زندگی را برایشان فراهم کنیم تا زندگی مختصری را برایشان راه بیندازیم و با توکّل بر خدا در این مسئله حیاتی کوتاهی نشود؛ چرا که آنقدر اهمیت دارد که می‌تواند از جهت روحی و روانی و رفتاری پیامدهای مخرّبی را برای خانواده‌ها و جامعه به دنبال داشته باشد و صدمات جبران ناپذیری به جای بگذارد.

از همه مهمتر می‌تواند جامعه‌ای که خود ما عضوی از آن هستیم را از لحاظ امنیت اجتماعی و اخلاقی به عرصۀ گشودن عقده‌های جنسی و عاطفی و روانی تبدیل کند و خانواده و فرزندان ما را با مخاطره رو به رو نماید یا منجر به روابط زیرزمینی یا نامشروع مورد پسند شیاطین و افراد فاسد تبدیل کند و گریبان جوانان پراشتیاق و فررندان این مرز و بوم را بگیرد و تعهدات اخلاقی زیر پا گذاشته شود و اگر گناه و انحرافی رخ بدهد که بعید نیست، باید والدین در صورت کوتاهی خودشان را شریک در آن و در پیشگاه الهی پاسخگو و گناهکار بدانند.

این یکی از حقوقی است که خداوند متعال و حکیم بر  والدین نسبت به فرزندان گذاشته است. آری پیامبر رحمت (صلی الله علیه وآله) به درستی به این امر مهم سفارش نموده است که برای همۀ ما خط مشی و راه را نشان داده است:

"هرکس فرزندش به سن ازدواج برسد و بتواند برایش همسر برگزیند و چنین نکند، هر حادثه‌ای پیش آید گناهش بر عهدۀ اوست".(1)


کلیدواژه‌ها: خداوند حکیم. پیامبر مهربانی. ازدواج. والدین. جوانان. مسئولیت. تعهد. شریک گناه.

--------------------------
پی‌نوشت‌ها:
1- کنزل العمال، ج ۱۶، ص ۴۴۲.


اینکه بخواهیم راجع به رحمت الهی بنویسیم واقعاً باید گفت که قلم‌ها از ثبت میزان آن عاجز هستند. اما اگر بخواهیم با گوشه‌ای از رحمت خداوند آشنا شویم با مطالعه در کلام اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) می‌توان مطالبی یافت که ابعاد این موضوع را بیشتر برایمان روشن کند.

رحمت خداوند متعال به قدری است که هیچ کسی در هیچ شرایطی نباید از آن ناامید شود و راه بازگشت به سوی خداوند رحیم را نباید بر خود بسته ببینیم و با توجیهات شیطانی خودمان را بیشتر در منجلاب غرق نکنیم و وقتی بر وضعیت ناگوار خویش متنبه شدیم بیش از این بر خودمان ظلم نکنیم و به سوی رحمت الهی بشتابیم.

یکی از آیات شریف قرآن کریم که نهایت رحمت الهی را حتی نسبت به گناهکاران بیان می‌کند در سورۀ زُمَر» است:
*قُلْ یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَىٰ أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّـهِ إِنَّ اللَّـهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ*(1)
(ای رسول رحمت) بدان بندگانم که (به عصیان) اسراف بر نفس خود کردند بگو: هرگز از رحمت (نامنتهای) خدا ناامید مباشید. البته خدا همه گناهان را (چون توبه کنید) خواهد بخشید که او خدایی بسیار آمرزنده و مهربان است.

حضرت امام صادق (علیه السلام) در همین رابطه فرموده‌اند که شیطان با این همه گناه و انحراف باز هم در قیامت وقتی عفو و بخشش خداوند را نسبت به بندگان می‌بیند به طمع می‌افتد که شاید رحمت و لطف خداوند شامل او هم شود!:

اِذا كَانَ یَومُ القِیامَةِ نَشَرَ اللّهُ تَبارَكَ وَ تَعالى رَحمَتَهُ حَتّى یَطمَعَ اِبلِیسَ فِى رَحمَتِهِ»(2)
هنگامى كه قیامت فرا می‌رسد، خداوند به قدرى رحمت خودش را به روى مردم گسترش می‌دهد كه حتّى ابلیس در اینكه مورد لطف قرار گیرد به طمع می‌افتد».

نمونه دیگری در دعای شریف جوشن کبیر داریم که خداوند متعال، رحمت و گذشتش بر غضب و خشمش مقدّم است و همین امر این مطلب را گوشزد می‌کند که برای رحمت خداوند حدّ م حصری نمی‌توان قائل شد؛ چرا که همواره رحمت او بر غضبش اولویت دارد و تا بنده خودش با دست خودش و با افکار و اعمالش خودش را نابود نکند خداوند نسبت به بندگان چنین برخوردی ندارد: 

یَا مَنْ سَبَقَتْ رَحْمَتُهُ غَضَبَهُ»(3)
ای خدایی که رحمت و مهربانیت از قهر و غضبت سبقت گرفته است».

در این شب‌های ماه مبارک رمضان سفارش شده بر خواندن دعای جوشن کبیر و طلب رحمت و مغفرت خداوند. پس فرصت را غنیمت بشماریم و قبل از اینکه دیر شود به فکر اصلاح خویش و قرار گرفتن در زمره مشمولان در رحمت الهی قرار گیریم.

برای مطالعۀ بیشتر به منابع زیر مراجعه نمایید:
- سوره‏ فرقان، آیه‏70.
- تفاسیر نورالثقلین، ج‏4، ص‏33 و صافى، ج‏2، ص‏205.
- تفسیر المیزان، ج‏15، ص‏269.
- تسلیة الفؤاد، ص‏179.

کلیدواژه‌ها: رحمت خداوند. امام صادق (ص). ماه مبارک رمضان. مغفرت. رحمت.


-----------------------------
پی‌نوشت‌ها:
1- زُمَر/ 53.
2- بحار، ج 643، ص‏236.
3- مفاتیح الجنان، دعای جوشن کبیر.



کسانی هستند که چشم امید به دشمن دوخته‌اند و خیال می‌کنند با دوستی و کوتاه آمدن در برابر دشمن اجنبی می‌توانند به زندگی آرام‌تر و دنیای آبادتری برسند.

آیا این دسته از آدم‌ها این آیۀ شریفه را نشنیده یا نخوانده‌اند که می‌فرماید: *وَلَن تَرْضَىٰ عَنكَ الْیَهُودُ وَلَا النَّصَارَىٰ حَتَّىٰ تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ ۗ قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّـهِ هُوَ الْهُدَىٰ*(بقره/ 120)

به راستی چرا یک عدّه بر روی این پافشاری دارند که با امتیاز دادن به دشمنان و امضای توافقاتی که ما را زیر بار تعهدات گسترده می‌برد، می‌توانیم به زندگی بهتری برسیم؟! مگر نه این است که آیۀ قرآن می‌فرماید که آن‌ها هی‌چگاه از ما راضی نخواهند شد مگر اینکه همه چیزمان را با آن‌ها معامله کنیم و از ناموس و شرف و غیرت و دینمان دست برداریم و در یک کلمه بردۀ آنان باشیم و مطیع اوامر شیطانی و دینی شویم که تحریف شده و با ظهور نبی مکرم اسلام (صلی اللّه علیه وآله)، تاریخ آنان منقضی شده است؟!
دنبال چه هستیم که همش می‌خواهیم به این کنوانسیون و آن معاهده بپیوندیم؟! این کنوانسیون‌ها تا به حال چه نفعی برای ما داشته است؟ آیا تحریمها و دشمنی ها را کمتر کرده یا بیشتر؟ این نشست و برخاست‌ها و بگو بخندها تا حالا چه گُلی بر سر اقتصاد و تولید ما و خودشان زده است؟

آیا وقت آن نرسیده که راجع به فلسفۀ نامگذاری این سال از سوی مقام معظم رهبری (دامت برکاته) به جهش تولید» قدری بیشتر تأمّل کنیم؟

#کرونا_ویروس

خداوند از هیچ، خلق میکند و می آفریند ولی انسانها با واسطه و به کمک ابزار مادی چندتا عامل را کنار هم میگذارند و چیزی را ایجاد میکنند.
پس خلق فقط مختص به خداست که من و شما و خاک و انسان و نطفه و خون و زمین و گیاه و غیره را از هیچ آفریده و در وقع مادّۀ اولیه را خدا خلق می‌کند و ما فقط سر هم می‌کنیم و با کنار هم قرار دادن آن‌ها حقیقتی را کشف می‌کنیم که خداوند در عالَم قرار داده یا عقل خدادادی و موادی که خداوند خلق کرده، چیزی را ایجاد می‌کنیم و به عبارت دیگر، انسان کاشف است ولی خداوند مبتکر است.

آری همچنان  که امروزه شاهد این هستیم که از شناسایی این ویروس منحوس کرونا که دامن‌گیر همۀ ما شده و گرفتاری برای بشر درست کرده عاجز هستیم و بیشتر باید در جایگاه و عظمت خداوند متعال تفکر کنیم و بدانیم که همه چیز به دست اوست و درمان تمام آلام و دردهای ما به ید قدرت الهی است و با تمسک به ذات پاک و بی‌انتهای اوست که در مشکلات بشر گشایش حاصل خواهد شد.

باشد که قدری در فسفۀ آفرینش جهان خلقت بیشتر تأمل کنیم تا متوجه جایگاه حقیقی خداوند در این عالَم و جایگاه عبودیت و بندگی خودمان در برابر خالق هستی بشویم.


خداوند متعال فلسفۀ برخی حوادث و ابتلائات را در قرآن کریم، آزمایش انسان و رشد و تعالی او معرفی کرده است: *وَلَنَبْلُوَنَّكُم بِشَیْءٍ مِّنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِّنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنفُسِ وَالثَّمَرَاتِ ۗ وَبَشِّرِ الصَّابِرِینَ *(بقره/ 155)

 همواره انسان با سختی‌هایی نظیر گرسنگی، عدم امنیت و بروز جنگ یا بیماری و مانند این‌ها مورد آزمایش قرار می‌گیرد تا مرد  از نامرد شناخته شود و متوجه آن ذات بی‌نهایت و پایان ناپذیر شویم و بدانیم که دنیا جای دل بستن و ماندن نیست و حتی عزیزترین کسان ما روزی رهایمان خواهند کرد و آنچه در نهایت برای ما باقی خواهد ماند، اعمال نیک و بد ما است.

پس تا می‌توانیم سعی کنیم در این چند صباحی که در دنیا زندگی می‌کنیم مایۀ خیر و برکت و دستگیری از نیازمندان باشیم و همیشه منشأ خوبی‌ها باشیم و با این کار روح خودمان را تعالی ببخشیم و به آن ذات کریم و بی‌انتها هر چه بیشتر نزدیکتر شویم.



ماسک را از صورت محتکران اقلام پزشکی برداریدچشم انتظاری مردم برای تامین اقلام بهداشتی در مازندران - ایرنا

در این حال و هوای کرونایی با وجود این همهسختی و مشقتی که برای ما ایجاد کرده، می‌‌توان درس‌های سازنده‌ای گرفت؛ از جملهاین‌که دنیا دار امتحان و آزمایش است و نیاید به هیچ چیز آن دل بست؛ همچنان که در شرایطسخت است که مرد از نامرد شناخته می‌‌شود. در وضعیتی که یک عدّه سلامتی و جانشان بهخطر افتاده و مدافعان سلامت در خط مقدم دفاع از جان و سلامتی مردم دارند شبانه روزکار می‌کنند و زحمت می‌کشند، بعضی هم دنبال احتکار ماسک و مواد ضد عفونی کننده و انبارکردن مایحتاج مردم و بازی با روان و سلامتی مردم هستند.

ملاحظه می‌کنید که تفاوت راه از کجا تا ناکجااست؟

خیلی مواقع لازم نیست که جواب بعضی از پرسش‌هارا مستقیم داد، بلکه جواب درون خود پرسش خوابیده است؛ همچنان که قرآن کریم هم در مواردیاز پاسخ مستقیم به مخاطبان اجتناب نموده و با مطرح کردن پرسش‌هایی، آدمی را به فکرو تأمل وا داشته است: *هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَالَّذِینَ لَایَعْلَمُونَ*(زمر/ 9)

آری؛ آیا کسانی که اهل فهم و فهمیدگی وانسانیت هستند و درک و شعور اجتماعی و دینی آن‌ها بالا است و خودشان را جزئی ازجامعه و مردم می‌دانند با کسانی که این مسائل برایشان مهم نیست برابر هستند؟


کلیدواژه‌ها: کرونا. سلامتی. انسانیت.فهمیدگی. شعور اجتماعی.


 

یکامام معصوم که به اعتقاد مسلمانان شیعه جانشین پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله)بعد از رحلت ایشان است در واقع تنها مفسّر احکام و وسیله‌ای برای تقرّب جستن بهخدا و دعا نیست، بلکه اگر زمین لحظه‌ای خالی از امام معصوم باشد زمین اهلش را نابودخواهد کرد و قادر به تحمّل انسان‌های غیرمعصوم و ناپاک که هر کدام به نوعی گرفتارخطا و گناه هستند نخواهد بود؛ مخصوصاً که این همه آدم‌های ظالم و فاسد هم در دنیادارند زندگی می‌کنند.

 

هرچه راجع به جایگاه امام بگوییم باز هم کم گفته‌ایم. امام وجود نورانی است که براینجات بشریت از ظلمت، گناه و انحراف و هدایت او به سوی کمال و انسانیت و عاقبت به خیریو سعادت دنیا و آخرت آمده است تا دست ما را بگیرد و از گردنه‌هایی که عقل ناقص بشریما به آن نمی‌رسد ما را به سلامت عبور دهد.

 

همچنانکه در زمان امام حسین (علیه السلام) وقتی حاکمان و عدّه‌ای از مردم کار را به جاییرساندند که ظلم، فساد و گمراهی دامان بشریت را آلوده کرده بود و داشت به یک روال ورویۀ ثابت تبدیل می‌شد و انحراف از مکتب حق آشکار شده بود امام جان و مال و نزدیکانو همه چیز خود را فدای نجات بشریت حال و آیندگان کرد.

 

کلیدواژه‌ها: جایگاه امام. نجات بشریت. عاقبت بهخیری. سعادت دنیا و آخرت.

 

برای مطالعۀ بیشتر به منابع زیر مراجعه نمایید:

امالیصدوق، ص 684، ح 11، مجلس 86؛ بحارالانوار، ج 101، ص23، ح15

عیوناخبار الرضا(ع)، ج1، ص 166، ح 1،

پژوهشنامه معارف حسینی (آیت بوستان)» زمستان 1396 - شماره 8 , کرمی نیا، محمد /عبداللهی، محمداسماعیل

بحارالانوار،ج 44، ص 324 تا 329.

بلاغتالحسین، ص 64؛ حیات الحسین، ج 2، ص 264.

https://www.yjc.ir/fa/news/6289715/10

https://ana.ir/fa/news/113/414727



 

یکیاز راه‌هایی که برای تشخیص حق از باطل می‌تواند بسیار مؤثّر و کارآمد واقع شود مقایسۀمیان ارزش‌ها و باورها و اصول و احکام بر مکاتب است.

 

دیناسلام و دین مسیح بیشترین پیروان را در میان سایر ادیان الهی دارند و از این جهت می‌خواهیمبرای روشن‌تر شدن حقیقت، مقایسه‌ای اجمالی و درخور فهم همگان میان این دو مکتبداشته باشیم.

 

ازنظر پیروان دین مسیح، حضرت عیسی (علیه السلام) که پیامبر خدا بود توسط عده‌ای مسیحیانکه مخالف پذیرش دین خدا بودند تعقیب و دستگیر و سرانجام به صلیب کشیده شد و بدینوسیله کشته شد اما از نظر پیروان دین اسلام، حضرت عیسی (علیه السلام) با وجود این‌کهمخالفانش می‌خواستند او را به صلیب بکشند ولی با ارادۀ الهی از آسیب محفوظ ماند وبه جای او به اشتباه مرد دیگری را که شبیه او بود را دستگیر و به صلیب کشیدند وکشتند و حضرت عیسی (علیه السلام) با خواست خدا زنده ماند و هنوز زنده است و هنگامظهور آخرین امام مسلمانان او نیز ظهور خواهد کرد و به او اقتدا خواهد کرد و پشت سرآن حضرت نماز خواهد خواند و تا فرا رسیدن آن زمان، برای هدایت پیروان خود دعا می‌کندو آنان از الطاف غیبی آن پیامبر الهی بهره‌مند می‌شوند.

 

پساز نظر مسیحیان، عده‌ای از مسیحیان حضرت عیسی (علیه السلام) این پیامبر خدا راکشته‌اند ولی از نظر مسلمانان و علی الخصوص پیروان مذهب شیعه آن پیامبر الهی هنوززنده است و پیروانشان می‌توانند از یاری و هدایت‌های غیبی آن حضرت بهره‌مند شوند.

 

جنبۀدیگر مقایسه از لحاظ نحوۀ اعتقاد به خداوند است که از نظر مسحیان خداوند سه تا استو شامل الله و روح القدس و پسر خدا (حضرت عیسی) می‌شود که از نظر اسلام سه خداییمحال عقلی است؛ چرا که تعدّد و دوؤیت مساوی با محدودیت و نقص است و با بی‌همتایی ونامحدود بودن خدا منافات دارد. بر اساس ادّعای مسیحیان حداقلش این است که هر کداماز آن سه خدا، وجود آن یکی را ندارد و وجودش محدود به خودش است و دو سوم دیگرش مالدو خدای دیگر است.

 

ازنظر احکام و اعمال هم مسیحیت هیچ عمل و احکام عبادی را بر بندگان واجب نمی‌داند وفقط داشتن قلب و روح پاک را ملام عاقبت به خیری می‌دانند که این قطعاً از نظر دیناسلام امری مردود است؛ زیرا خود مسیحیان با تحریف دینشان به این نظریه رسیده‌اند. آخرمگر می‌شود یک دین آسمانی دارای اصول و باورها و آرمان‌هایی باشد ولی برای رسیدنبه آن‌ها هیچ دستورالعملی را ارائه نکرده باشد. به عنوان مثال در تصاویری که در کلیساهااز حضرت مریم (سلام الله علیها) مشاهده می‌کنیم ایشان دارای حجاب و نوعی روسری استکه نشان می‌دهد در آن زمان نیز چیزی به نام رعایت پوشش شرعی واجب بوده است.

 

کتابآسمانی مسیحیان به اعتراف علمای اسلام و مسیحیت تحریف شده و کسانی چون پلوس در آنتغییرات و اضافاتی انجام داده‌اند ولی در قرآن هیچ تحریفی رخ نداده و همین براعتبار آن افزوره است. در ثانی در همین کتاب آسمانی مسیحیان بعثت رسول گرامی اسلامخبر داده شده و  مردم به سوی پذیرش دیناسلام فرا خوانده شده‌اند.

 

آریاز همین‌جا می‌توان نتیجه گرفت ادامۀ راه امام حسین (علیه السلام) که برای حفظ دینحق اسلام از همه چیزش گذشت باید سرلوحۀ عمل همگان واقع شود؛ چرا که تنها مسیر اسلامناب محمّدی و امام حسین (علیه السلام) است که انسان را می‌تواند از گمراهی‌ها،جهالت‌ها و انحرافات نجات دهد و سعادت دنیا و آخرتش را تضمین کند. صد البته حسابمعارف ناب محمدی از جاهلان داعشی مسلک و تندرویان خونخوار و ظالمان جدا است و اینجریانات انحرافی و باطل نسبتی با اسلام و محمد و آل محمد ندارند و تنها رسول گرامیاسلام و جانشینان پاک و معصومش هستند که احکام و عقاید ناب انسانی و الهی را معرفیمی‌کنند.

 

کلیدواژه‌ها: اسلام. مسیحیت. حق. هدایت. مقایسه. باور. ارزش. عقیده. دستور العمل.

 

برای مطالعۀ بیشتر به منابع زیر مراجعه نمایید:

محسنجوادی، ایمان در عرصه کلام و قرآن، قم، معاونت امور اساتید و دروس معارف اسلامی،1376، ص 19و20.

محمّدتقیفعّالی، ایمان دینی در اسلام و مسیحیت، کانون اندیشه جوان، 1378، ص 85و86 .

چارهورن، نجات‏شناسی، ترجمه سارو خاچیکی، تهران، آفتاب عدالت، 1361، ص89.

ساروخاچیکی، اصول مسیحیت، چ دوم، تهران، حیات ابدی، 1982م، ص95.

نصیرالدینطوسی، تجرید الاعتقاد، تحقیق محمدجواد حسینی جلالی، قم، دفتر تبلیغات اسلامی،1407ق، ص309.

علّامهحلی، مناهج الیقین فی اصول‏الدین، تحقیق یعقوب جعفری، تهران، اسوه، 1415ق، ص 532.

محمدتقیمصباح، معارف قرآن، چ دوم، قم، مؤسسه در راه حق، 1368، ج 3، ص60.

محمدتقى مصباح یزدى، مجموعه معارف قرآن (خداشناسى)، ص 25.

ناصرمكارم شیرازى و دیگران،تفسیر نمونه، ج 1، ص 27.




یکیاز زمان‌ها و مکان‌هایی که می‌توان مرز بهشت و جهنم را دید روز عاشورا و واقعهکربلا است که در واثع سر دو راهی دنیا و آخرت است. گاهی مرز میان بهشت و جهنم به یکتصمیم بسته است؛ انگار به مویی یا نخی بند است که اگر در طول زندگی خودمان بر رویمعارف و اعتقادات خود کار نکرده باشیم و ایمان خود را راسخ ننموده باشیم در لحظاتحساس ممکن است پایمان بلغزد و برای همیشه اسم ما در زمرۀ جهنمیان ثبت شود.

 

نمونۀاین مسئله را می‌توان در واقعۀ کربلا در روز عاشورا مشاهده کرد که کسانی مثل حرّبن یزید ریاحی وقتی خود را میان بهشت و جهنم می‌بیند با خود کلنجار می‌رود و بهعاقبت کار خویش می‌اندیشد و سرانجام راه نجات و پیوستن به یاران امام حسین (علیهالسلام) را بر می‌گزیند یا یکی دو نفر دیگر که در میان سپاه یزیدیان وقتی فجایع وجنایات را می‌بینند از لشکر ظالمان جدا می‌شوند و به آن حضرت می‌پیوندند و در راهدفاع از حریم اهل بیت پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله) و عدالت و اسلام جان خودرا تقدیم می‌کنند.

 

درمقابل کسانی مثل عمر سعد و برخی دیگر را می‌بینیم که سرانجام پس از کشمکش‌های درونیفراوان به خاطر حب دنیا و نساختن نفس سرکش با کمال تأسف در برابر امام صف آرایی می‌کندو با این‌که از ابتدا قصد مقابلۀ رو در رو و شهید کردن سپاه امام حسین (علیهالسلام) را نداشت اما در نهایت به خاطر تحریکات و تشویقات و وعده‌های یزیدیان همینلشکر عمر سعد بود که با آن حضرت وارد جنگ شد و این لکّۀ ننگ و لعنت ابدی را برایاو و لشکریانش برای همیشه در تاریخ ثبت کرد.

 

اینمسائل نشان می‌دهد که تبعیت از ولایت و عدم تبعیت از آن در روز عاشورا چه نقشی درجبهه گیری افراد و تعیین سرنوشت آن‌ها داشت.

 

حضرتامیر المؤمنین علی (علیه السلام) در کتاب شریف نهج البلاغه مردم به سه دسته تقسیممی‌نمایند:

سَاعٍسَرِیعٌ نَجَا وَ طَالِبٌ بَطِی ءٌ رَجَا وَ مُقَصِّرٌ فِی النَّارِ هَوَی» و سپسمی‌فرمایند: شُغِلَ مَنِ الْجَنَّةُ وَ النَّارُ أَمَامَه»

»کسی که بهشت و جهنم را پیش روی خود می بیند هر نگاه خود را مردّد بین بهشتوجهنم می‌بیند و هر تپش قلب، محبت و حرکت خود را حرکتی به سوی بهشت یا جهنم می‌بیندو این انسان فراغت ندارد.

بنابراینباید از لحظه لحظۀ زندگیمان برای خودسازی و یافتن مسیر حق و مطالعه و جهد و کوششدر راه معرفت اسلام و پیامبر اسلام و اهل بیت و جانشینان طاهرش دست بر نداریم تادر فتنه‌ها و آزمایشات سربلند بیرون بیاییم و تصمیم درست بگیریم و عاقبتمان به جایینرسد که با جهل و نادانی و بی‌بصیرتی مثل فرقه‌های جاهلی سَلَفی، ناصبی، وهابی وداعشی مایۀ ننگ دین محمد و آل محمد نشویم.

 

کلیدواژه‌ها: اسلام. پیامبر(ص). اهل بیت (ع).جهل و نادانی. بصیرت. تصمیم. عاقبت.

 

برای مطالعۀ بیشتر به منابع زیر مراجعه نمایید:

- 267149mshrgh.ir/

- نهج البلاغه، ص 58.

- علامه مجلسی، بحار الانوار،ج 45، ص 9.




ندایهل مِن ناصرٍ ینصرنی» در طول تاریخ ادامه دارد و شامل همۀ مکان‌ها و زمان‌ها می‌شود؛زیرا به این معنا است که آیا کسی هست که امام زمان خود را یاری کند؟ پس از آنجاییکه هیچ عصری خالی از حجّت الهی نیستنجاییآدر روزگار فعلی باید امام زمان خودمان را درست بشناسیم تا بتوانیم او رابرای حاکمیت عدل و برپایی نظام اسلامی که برترین و کاملترین نظام در تاریخ بشریاست یاری کنیم:

*وَلَقَدْأَرْسَلْنَا نُوحًا وَإِبْرَاهِیمَ وَجَعَلْنَا فِی ذُرِّیَّتِهِمَا النُّبُوَّةَ وَالْكِتَابَ فَمِنْهُم مُّهْتَدٍ وَكَثِیرٌمِّنْهُمْ فَاسِقُونَ»* (حدید/ 26)

ما نوح و ابراهیم را فرستادیم و در فرزندان آنها نبوت و کتاب راقرار دادیم. پس از آن بعضی از آن‌ها هدایت یافتند و بسیای از آن‌ها فاسق شدند. سپسبه دنبال آنها رسولان دیگر خود را فرستادیم. پس از آن عیسی بن مریم را مبعوث کردیمو به او انجیل عطا کردیم».

این آیه دلیل بر این است که زمان ازکسی که قیام کند و حجت خدا بر خلقش باشد، خالی نیست. این سنت الهی از زمان نوح وآدم و آل ابراهیم تا زمان پیامبر ما جاری بوده و سنّت الهی تبدیل نمی‏شود. با تمامشدن نبوت، آن ولایتی که باطن نبوت است تا روز قیامت باقی است.

 

فریادهل من ناصر ینصرنی» حضرت ابا عبدالله الحسین(علیه السلام) برای طلب یاری برای شخصخودشان نبوده، بلکه ندایی است که برای نجات بشریت از دست ظلم و فساد و استکبار وانحراف و حمایت از حاکمیت حق و عدالت در تمام اعصار و دوران‌ها است و امام حسین (علیهالسلام) به عنوان رهبر و امام اُمّت بود که از مردم طلب یاری کرد.  ندای نصرت‌خواهی امام حسین (علیهالسلام) در گوش تاریخ جریان دارد و البته این ندا تجلی صفات رحمانیت و رحیمیتپروردگار در امام معصوم (علیه السلام) است تا حرّهای بسیار را بر کشتی کربلا سوارکند. حرّهایی که چه بسا امروز و در جامعه منتظر می‌خواهند ندای امام زمانشان رالبیک گویند.

 

تنهایاری امام حسین (علیه السلام) و ادامه خط مشی او است که مشروعیت دارد؛ چرا که اومعصوم و خلیفۀ خدا و قیام کننده علیه ظلم و فساد و مانع انحراف از مکتب حق است و انقلاباسلامی فراخوانی برای همه مؤمنان و آزادی‌خواهان جهان برای یاری رساندن به امامزمان (عج الله تعالی فرجه الشریف) است که می‌توانیم با تنظیم فرکانس سبک زندگیمانبا آن حضرت به این ندا پاسخ دهیم. بنابراین ندای هل مِن ناصر یَنصُرُنى» نمادیشناخته شده از عاشورای حسینی خطاب به سپاه دشمن است که مردم را به سمت خدایمتعال و دوری از لشکر شیطان دعوت می‌کند و می‌خواهد از ظلمات شقاوت به سوی نورسعادت هدایت کند: * اللَّـهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُوا یُخْرِجُهُم مِّنَالظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ»* (2)

 

آریمکتب حقی که سعادت دنیا و آخرت بشریت در گرو پیروی از معارف بلند آن و دست آویختنبه انوار چهارده گانه‌ای است که ادامۀ خط پیامبر ختمی مرتبت رسول رحمة للعالمین (صلیالله علیه وآله) عهدۀ‌شان نهاده شده و عاری از هرگونه خطا و لغزش و گناه هستند: *إِنَّمَایُرِیدُ اللَّـهُ لِیُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَكُمْتَطْهِیرًا»* (3)

 

کلیدواژه‌ها: امام زمان (ع). یاری. سعادت بشریت. ظلم. استکبار.

 

------------------------------

پی‌نوشت‌ها:

1- صدرالدین الشیرازی، محمد بن ابراهیم، تفسیر القرآنالکریم، قم، انتشارات بیدار، الطبعة الثانیة، 1415، ج4، ص220- سوره حدید (57)،آیات 26 و 27- تفسیر القرآن الکریم، ج6، ص298.

2- بقره/ 257.

3- احزاب/ 33.

منابع دیگر:

- پایگاه عرفان: http://www.erfan.ir/farsi/88272.html

- ابن طاووس، على بن موسى، اللهوف على قتلىالطفوف، ص 102 و 116، تهران، جهان، چاپ اول، 1348ش.

https://www.isna.ir/news/qom-

- https://www.avapress.com/fa/report/132068/. مرجعخبرگزاری صدایافغان(آوا) مشهد مقدس.

شنبه ۲۴ میزان ۱۳۹۵.

- https://aghigh.ir/fa/news/108446/. عقیق: تاریخ انتشار : ۲۷ شهریور ۱۳۹۸ .

 

 




بسیار سفارش شده که قرآن بخوانیم و در مفاهیم آن تدبّر کنیم و این‌گونه نباشد که لقلقۀ زبان باشد.

با تأمّل و دقّت در قرآن کریم به آیاتی بر می‌خوریم که اشاره به امام حسین (علیه السلام) و واقعۀ عشورا به تَبَعِ آن، حقانیت این وجود مبارک دارد.

شاید اوّلش تعجب کنید و بگویید ما این همه قرآن خوانده‌ایم ولی تا به حال به آیه‌ای دربارۀ امام حسین (علیه السلام) بر نخورده‌ایم و اساساً مگر قرآن درباره آن حضرت هم چیزی گفته است؟!

اما واقعیت این است که بسیاری از معارف حقّۀ اسلامی و ولایت اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) در قرآن آمده است ولی از آنجایی که ما معمولاً سطحی‌نگر هستیم در مفاهیم آن آیات دقّت نکرده‌ایم و از تفاسیر و شأن نزول آیات غافل بوده‌ایم. علاوه بر این بر اساس روایات، قرآن غیر از این معانی ظاهری دارای معانی باطنی متعددی است و تا هفت بطن و گاهی بیشتر نیز برای آن ذکر شده است.

از جمله درابتدای سورۀ فجر آمده ِاست:

*وَالْفَجْرِ  وَلَیالٍ عَشْرٍ.* که اشاره به شب‌های ده‌گانه و عاشورا دارد. در انتهای این سوره نیز مُراد از نفس مطمئنه» به گفتۀ مفسّران در این آیه امام حسین (ع) و اصحاب و شیعیان آن حضرت است.


کلیدواژه‌ها:  آیات قرآن. امام حسین (ع). حقانیت.


برای مطالعۀ بیشتر به منابع زیر مراجعه نمایید:

تفسیر المیزان.

تفسیر مجمغ البیان.

تفسیر عیاشی.

http://www.ashoora.ir

https://www.yjc.ir/fa/news/6408849

مقالات، ج۱، ص۵۳، برگرفته از مقالۀ امام حسین در قرآن»





در روز عاشورا که دشمن کمر بر نابودی اهل ایمان بسته بود تقزیباً تمام مردان به بنی هاشم و یاران و اصحاب امام حسین (علیه السلام) و فرزندان و نزدیکانش به شهادت رسیدند اما با اینکه دشمن با تمام قوا آمده بود و قصد کرده بود خاندان رسول خدا را تا آخرین نفر بکشد و انواع و اقسام محاصره‌ها را در پیش گرفت و حتی آب را هم به روی آن‌ها بستند، باید به نکته بسیار مهمی توجه کرد و آن معجزه‌ای است که دست خداوند را در تمام امور نشان می‌دهد.

آری تنها بازمانده از مردان صحرای کربلا حضرت علی بن الحسین امام سجاد (علیه السلام) است که بعداز شهادت امام حسین (علیه السلام) می‌بایست امامت اُمّت را به دست می‌گرفت و نباید این شجرۀ طیبه در کربلا به کلی نابود می‌شد و بایستی این سلسله تا قیامت ادامه پیدا می‌کرد و حتی یک لحظه هم زمین از حجت خدا خالی نشود.

امام زین العابدین حضرت سجاد (علیه السلام) به حکمت الهی در روز عاشورا بسیار بیمار بود و توان برخاستن از بستر و مبارزه مسلحانه را نیافت و دشمنان نیز به طرز معجزه آسایی با اینکه قصد کشتن او را نیز حتی در قصر یزید داشتند اما هر طوری بود خداوند جان آن امام را محفوظ نگه داشت و دل‌ها و شرایط را از کشتن آن منصرف ساخت تا این شجرۀ طیبه و ادامۀ امامت خاندان عصمت و طهارت تا قیامت باقی بماند.

پس هیچگاه نباید خداوند را در امور زندگی خود فراموش کنیم و بایستی همواره وجود خدا را در لحظه لحظه و جای جای زندگی خود بیابیم و با قدم برداشتن در مسیر اللّه دل‌هایمان را محکم نگه داریم که با تلاش و کوشش و صبر و مقاومت هر آنچه که به مصلحت دنیا و آخرت ما است را رقم خواهد زد.

کلیدواژه‌ها: امام سجاد (ع). کربلا. ولایت. امامت.

برای مطالعه بیشتر به منابع زیر مراجعه نمایید:
قمی، شیخ عباس، منتهی آلامال، اعلام التقی، قم، 1382، ج2، ص17ـ19 جعفریان، رسول، حیات فکری و ی امامان شیعه، انصاریان، قم، 1384، ج8، ص255.
2. حیات فکری و ی امامان شیعه، همان.
3. نقل شده که وقتی اسرا را به کوفه نزد عبید الله بن زیاد بردند تصمیم به قتل حضرت گرفت از برخی خواست علائم بلوغ را جستجو کنند و پس از تایید بلوغ حکم به قتل حضرت کرد ولی پس از دفاع شجاعانه حضرت زینب و پاسخ مناسب امام سجاد از قتل منصرف شد. نک: حیات فکری و ی امامان شیعه، ص 256.
4. ابن طاووس، لهوف، ترجمه عقیقی بخشایشی، قم، نوید اسلام، 1385، ص 159.
5. همان، ص 163.
6. همان، ص 175.
7. حمید بن مسلم از لشکر دشمن بود و همان شخصی است که مأموریت یافت به همراه خولی سر مقدس امام حسین ـ علیه السلام ـ را به کوفه نزد عبید الله بن زیاد ببرد. نک: منتهی الآمال، همان، ص 604.
8. منتهی الآمال، همان، ص 601.



جالب است بدانید که دشمنی با امام حسین (علیه السلام) محدود به کربلا و روز عاشورا نبود و قبل از آن و بعد از آن نیز وجود داشته و حتی برخی پادشاهان فاسد بعد از شهادت امام حسین (علیه السلام) خیلی تلاش کردند که این نور خدا را با دهان‌هایشان خاموش کنند و نام آن حضرت و مکتب حق او را از تاریخ پاک کنند و دست به اقدامات زیادی زدند و حتی قبر و آرامگاه آن حضرت را با خاک یکسان کردند و شخم زدند ولی باز هم بعد از گذشت سال‌ها دوباره کسانی آمدند و با اراده و خواست الهی محل شهادت و آرامگاه آن حضرت را احیا کردند.

حال بعد گذشت بیش از هزار و چهارصد سال و چندین قرن می‌بینیم که خبر و اثری از آن حاکمان و پادشاهان ظالم و فاسد وجود ندارد اما هنوز نور حق، مشتاقان آن حضرت را در ایام مختلف سال و از جمله محرم و صفر و اربعین با پای پیاده و سواره و از مناطق مختلف به سوی بارگاه ملکوتی آن حضرت می‌کشاند.

به راستی آیا راز این معجزه و ماندگاری و بقاء می‌تواند چیزی جز مقام عصمت و ولایت و امامت و خلافت پاکان بر روی زمین باشد؟ آیا وقت آن نرسیده که مذاهب و ادیان مختلف روی به سوی این خاندان و مکتب حق بیاورند و از انوار ملکوتی و عدالتخواهی و مقاومت و مبارزه با ظلم و استکبار آنان بهره‌مند شوند تا حاکمیت جهانی عدل و انسانیت و عاقبت به خیری را در سرار دنیا مستقر کنند؟

کلیدواژه‌ها: امام حسین (ع). نور الهی. راز ماندگاری. مقام عصمت. امامت. ولایت پاکان.

برای مطالعۀ بیشتر به منابع زیر مراجعه نمایید:
1. مرتضی مطهری، سیری در سیره ائمه، بخش مربوط به امام صادق (ع).
2. شیخ عباس قمی، تتمهًْ المنتهی، ص 165 .
3. محمد هاشم خراسانی، منتخب التواریخ، ص 503 .
4. اخبار الدولهًْ العباسیه، ترجمه عبدالعزیز دوری، ص 365 .
5. جلال‌الدین سیوطی، تاریخ الخلفاء، ص 347.
6. ابن اثیر جزری، الکامل فی التاریخ، ج 2، ص 125 .
7. اخبار الدوله العباسیهًْ، ص 145.
8. سیدجواد عاملی، مفتاح الکرامهًْ، خاتمه جلد پنجم.
9. دوایت دونالدسون، مذهب شیعه، ص 77.
10. منتخب التواریخ، ص 417 .





در ایام محرم و صفر بیشتر شاهد افزایش نذورات و برپایی موکب‌های چای و شربت و نذری هستیم و نکته قابل توجه این است که این اقدامات به صورت خودجوش و مردمی و بدون هیچ گونه حمایت مادی دولتی صورت می‌گیرد و سالیان سال مردم مسلمان و علی الخصوص شیعیان و پیروان راه ولایت با برپایی این مراسمات به نوعی راه و یاد امام حسین (علیه السلام) و ادامه راه حقش را زنده نگه داشته‌اند که بعد از گذشت قرن‌ها این خودش می‌تواند معجزه‌ای و تلنگری بر پیروان راه‌های باطل باشد که یک بازنگری در مسیر زندگی خود داشته باشند.

زنده نگه داشتن شعائر دین مبین اسلام و مذهب حقه شیعه کار شایسته و ارزشمندی است که هیچ‌گاه نباید از آن غافل شویم؛ چرا که با این اقدامات اعلام می‌کنیم که راه و هدف ما مستحکم و دارای پشتوانه قوی عقلی، دینی و الهی است و هیچ‌کس نمی‌تواتد ما را از مسیر ولایت اهل بیت پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه وآله) دور و منحرف کند و این پیام را به جهانیان مخابره می‌کند که راه سعادت و عاقبت به خیری از مسیر امام حسین (علیه السلام) و حاکمیت عدل و محوریت اللّه و بندگان برگزیده او می‌گذرد.

کلیدواژه‌ها: محرم. امام حسین (ع). نذری. شعائر دین. مسیر زندگی.

برای مطالعه بیشتر به منابع زیر مراجعه نمایید:
لسان العرب، ابن منظور، ج۱۴، ذیل واژه نذر؛ و نیز مفردات الفاظ قرآن کریم، ص۷۹۷
جواهر الکلام، ج۳۵، ص۳۵۶
تفسیر کبیر، فخر رازی، ج ۱۰، ص ۷۴۶ و نیز مجمع البیان، ج ۹ و ۱۰، ص ۶۱۱؛ انوار التنزیل، بیضاوی، ج ۴، ص ۶۷۴؛ الکشاف، زمخشری، ج ۴، ص ۶۷۰
میزان الحکمه، ج ۱۰، ص ۴۸
مائده، آیه ۳۵



یکی از پیام‌های کربلا و قیام عاشورا که در کلام حضرت سید الشهدا (علیه السلام) بارز است مسئله امر به معروف و نهی از منکر است.

با تأمل در این واقعۀ عظیم و ماندگار در تاریخ اسلام در می‌یابیم که یکی از اهداف و علل مهم قیام آن حضرت و تن ندادن به ظلم و فساد دستگاه حاکم، امر به معروف و نهی از منکر بوده است.

امر و دعوت به چیزی که معروف و مورد رضایت پروردگار است و نهی و بیم نسبت به چیزی که منکر و زشتی و مایه بدبختی بشر است آنچنان اهمیت دارد که گاهی کار به جایی می‌رسد که باید برای انجام این فریضۀ الهی و استقرار و احیای سنّت نبوی و اقامه دین حق از جان و مال خود گذشت.

آری حاکمیت حاکم عادل و مقابله با حاکم جور و فاسدی که به ارزش‌های دینی و اخلاقی و انسانی پایبند نیست آن‌قدر معروف بزرگ و مبارزه با منکری است که امام حسین (علیه السلام) برای استقرار این مهم قیام می‌کند و تن به ذلّت نمی‌دهد تا آنجا که تمام هستی و دنیا و فرزندان و اهل خود را در این راه فدا می‌کند تا برای آیندگان حجّتی باشد که راه را از چاه به بشریت بنمایاند و بفهماند که زندگی در زیر پرچم فسق و ظلم از مرگ هم بدتر است و انسان را به تباهی و بدبختی می‌کشاند و بر همه واجب است در توان خود در این جهت قدم بردارند و بر هیچ کسی سکوت جایز نیست؛ زیرا در نهایت این فساد و گمراهی به کُلّ جامعه سرایت خواهد کرد و این سوراخ کوچک سرانجام باعث می‌شود آب تمام کشتی را فرا بگیرد و همه را غرق کند.

کلیدواژه‌ها: امام حسین (ع). امر به معروف و نهی از منکر. حاکم عادل. حاکم ظالم.

برای مطالعۀ بیشتر به منابع زیر مراجعه نمایید:
مجلّۀ حصون زمستان 1383، شماره 2.  امر به معروف و نهی از منکر در نهضت امام حسین (ع)
ینابیع المودّة، ص 406.
_ نهج البلاغه، کلمات قصار، حکمت 374.
_ جواهرالکلام، ج 21، ص 374 به بعد.
_ سوره مائده، آیه 63.
_ تحف العقول، ص 168-170 و بحارالانوار، ج 97، ص 79، ح 37.
_ بحارالانوار، ج 44، ص 212.
_ فتوح ابن اعثم، ج 5، ص 27؛ مقتل الحسین خوارزمى، ج 1، ص 6 و بحارالانوار، ج 44، ص 328.
_ فتوح ابن اعثم، ج 5، ص 33 و بحارالانوار، ج 44، ص 329.
_ فتوح ابن اعثم، ج 5، ص 101؛ ملهوف (لهوف)،ص 71. مراجعه شود به: انساب الاشراف، ص 82.
_ بحارالانوار، ج 44، ص 381؛ تاریخ طبرى، ج 4، ص 305 و مقتل الحسین خوارزمى، ج 1، ص 237.
_ فتوحابن اعثم، ج 5، ص 143؛ مقتل الحسین خوارزمى، ج 1، ص 234 و بحارالانوار، ج 44، ص 381.
_ عاشورا، ریشه‏‌ها، انگیزه‌‏ها، رویدادها، پیامدها، سعید داودی و مهدی رستم نژاد،(زیر نظر آیت الله العظمى ناصر مكارم شیرازى)، امام على بن ابى طالب علیه السلام‏، قم‏، 1388 ه. ش‏، ص 237.



نتیجه تصویری برای پیاده روی اربعین


راهپیمایی اربعین پس از سرنگونی دولت نامشروع و غیر مردمی صدام، ابعاد جدیدی به خود گرفته است.

حضور خودجوش مردمی از نقاط مختلف جهان بدون هیچ چشم داشتی و با کمترین هزینه و بدون دستور و اجبار و تحریک دولت یا نهادی و صرفاً با اعتقاد و باور قلبی به ادامۀ راه امام حسین (علیه السلام) و اعلام همبستگی با آن امام منصوب از جانب خدا انجام می‌شود.

همین نکته است که می‌تواند به عنوان نقطۀ عطفی در تاریخ بشریت و جوابی کوبنده به حاکمیت پوسیده و پوشالی لیبرال دموکراسی غربی باشد که سالیان سال قصد داشت خودش را به عنوان پایان تاریخ و استقرار کنندۀ مدینۀ فاضلۀ جهانی معرفی کند؛ چرا که این پیاده روی باشکوه با معیارهای فردگرایانه و اومانیستی آن‌ها که بر محور تمایلات فرد می‌چرخد جور در نمی‌آید.

آری این اجتماع عظیم تنها با محوریت خدا و رویکرد سبک زندگی خدامحوری که خالق آسمان‌ها و زمین و انسان است توجیه دارد و به همین جهت است که از بازتاب واقعیت‌های آن در رسانه‌های خودشان ترس دارند که مبادا حاکمیت پوشالی خود را بر باورهای مردم از دست بدهند.

لذا می‌توان لیبرال دموکراسی را پایان سلطه و حاکمیت عقل ناقص بشری و آغاز حاکمیت اللّه و عقل کُلّ عالَم هستی و معنویت و انسانیت دانست. 

کلیدواژه‌ها: اربعین. راهپیمایی. حضور. حاکمیت اللّه.

برای مطالعۀ بیشتر به منابع زیر مطالعه کنید:
مظاهری، فرهنگ سوگ شیعی، ۱۳۹۵ ش، ص ۱۰۲.
قاضی طباطبایی، تحقیق دربارهٔ اول اربعین سید الشهدا، ۱۳۶۸ش، ص۲.
اربعین، شکوه بیعتی مجدد با امام حسین»، منتشر شده در خبرگزاری تسنیم» مورخ (۲۹/آذر/۱۳۹۲).




دستور یزید برای محاصره امام حسین (علیه السلام) و کمر بستن به قتل آن حضرت و پیروان و علی الخصوص خاندان پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله) از جنبه‌های مختلف ی و اعتقادی قابل بررسی است.

سؤال این است که چه کسانی از کشتن فرزند رسول خدا نفع می‌بردند و دنبال چه هدفی بودند که به خاطر آن ننگ ابدی و عاقبت به شری را در پیش گرفتند.

قطعاً یکی دلایل را می‌توان جهل و نادانی نسبت به جایگاه امام حسین (علیه السلام) و رسالت آن حضرت و ادامۀ افکار دوران جاهلیت پیش از اسلام در قتل و غارت دانست اما حساب کسانی که از جایگاه و مقام ی و اجتماعی و دینی بالایی برخوردار بودند جداست و نمی‌توان به سادگی از تقصیر آنان گذشت؛ چرا که عامدانه و از روی آگاهی دست به اعمالی زده‌اند که قابل بخشش و مسامحه نیست.

یزیدیان (علیهم العنة) وجود امام حسین (علیه السلام) را مانعی برای ادامۀ شجرۀ خبیثۀ غاصبِ مناصب حکومتی می‌دیدند و واگذار کردن حکومت و ادارۀ امور مسلمین به اهلش یعنی خاندان رسول اللّه را اعتراف به حقانیت آنان می‌دانستند. لذا حاضر شدند دست به هر کاری بزنند تا زمامداری اُمّت دست پاکان و صالحان نیفتد؛ زیرا در این صورت دستشان از بیت المال و قدرت و فساد کوتاه می‌شد. به همین جهت همواره در تاریخ شاهد درگیری جبهۀ حق و باطل هستیم؛ چرا که دقیقاً مقابل یکدیگر هستند و وجود یکی دیگری را نفی می‌کند.

کلیدواژه‌ها: امام حسین (ع). حق. جاهلیت. غصب. فساد.

برای مطالعه بیشتر به منابع زیر مراجعه نمایید:

۱.↑ یعقوبی، احمد ابن اسحاق، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۲۴۱.    
۲.↑ ابن اعثم کوفی، الفتوح، ج۵، ص۱۰.    
۳.↑ ابن اثیر، عزالدین، اسد الغابه فی معرفة الصحابه، ج۳، ص۳۶۵.    
۴.↑ ابن عبد البر، یوسف، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ۲، ص۸۲۷.    
۵.↑ بلاذری، احمد بن یحیی، انساب اشراف، ج۱۰، ص۱۰۱- ۱۰۲.    
۶.↑ طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، ج۴، ص۲۵۰.    
۷.↑ ابن کثیر، اسماعیل، البدایه و النهایه، ج۸، ص۱۵۷.    
۸.↑ ازدی، ابو مخنف، مقتل الحسین، ص۳.    
۹.↑ دینوری، ابن قتیبه، الامامه و اله، ج۱، ص۲۲۵.    
۱۰.↑ ابن اثیر، عز الدین، الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۱۴.    
۱۱.↑ محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج۵، ص۷۴.    
۱۲.↑ ابن عساکر، علی بن الحسن، تاریخ مدینه دمشق، ج۱۴، ص۲۰۶ - ۲۰۷.    
۱۳.↑ ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۳، ص۲۹۵.    
۱۴.↑ حسینی میلانی، سید علی، نا گفته‌هایی از حقایق عاشورا، ص۱۳۱.
۱۵.↑ یعقوبی، احمد ابن اسحاق، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۲۴۲.    
۱۶.↑ بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۳، ص۱۶۰.    
۱۷.↑ حسینی میلانی، سید علی، نا گفته‌هایی از حقایق عاشورا، ص۱۳۳.
۱۸.↑ طبرانی، سلیمان بن احمد، المعجم الکبیر، ج۳، ص۱۱۵، ح۲۸۴۶.    
۱۹.↑ هیثمی، نور الدین، مجمع اوائد و منبع الفوائد، ج۹، ص۱۹۳.    
۲۰.↑ ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۱۴، ص۲۱۴.    
۲۱.↑ ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۳، ص۲۹۵.    
۲۲.↑ مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب، ج۳، ص۶۷.
۲۳.↑ طوسی، محمد بن حسن، اختیار معرفه الرجال، ج۱، ص۲۵۸.    
۲۴.↑ بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۳، ص۲۱۲- ۲۳۱.    
۲۵.↑ طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، ج۴، ص۳۵۲.    
۲۶.↑ ذهبی، شمس الدین، تاریخ اسلام، ج۵، ص۱۹.    
۲۷.↑ ابن اثیر، عز الدین، الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۱۲۷.    
۲۸.↑ مؤلف مجهول، اخبار الدولة العباسیه، ص۸۶.    
۲۹.↑ بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۵، ص۳۰۶.    
۳۰.↑ یعقوبی، احمد ابن اسحاق، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۲۴۸.    
۳۱.↑ یعقوبی، احمد ابن اسحاق، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۲۵۴.    
۳۲.↑ مقدسی، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ، ج۶، ص۱۷.    
۳۳.↑ ابن العبری، ابوالفرج، تاریخ مختصر الدول، ص۱۱۱.    
۳۴.↑ ابن اثیر، عز الدین، الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۱۴۰.    
۳۵.↑ دینوری، ابو حنیفه، اخبار الطوال، ص۲۶۱.    
۳۶.↑ طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج، ج۲، ص۳۲.    
۳۷.↑ سبط ابن جوزی، تذکرة الخواص، ص۲۳۸.
۳۸.↑ طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج، ج۲، ص۳۶.    
۳۹.↑ مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۴۵، ص۱۳۴.    
۴۰.↑ سید ابن طاووس، علی بن موسی، اللهوف فی قتلی الطفوف، ص۱۰۶- ۱۰۷.    
۴۱.↑ بحرانی، عبدالله، العوالم الامام الحسین، ص۴۰۵.    


شعار "کل یوم عاشورا و کل أرض کربلا" را بارها در تکیه‌ها، حسینیه‌ها، مساجد و هیئات پیرامون زندگی خودمان و در اشعار شاعران بر سر درها و زبان‌ها شنیده‌ایم.

این شعار یا ذکر را می‌توان به عنوان یکی از شعائر دین مبین اسلام دانست و در زنده نگه داشتن آن تلاش و جهد کنیم و سرلوحه برنامه زندگی خودمان قرار دهیم.

شاید خیلی مواقع خیلی راحت از کنار این جمله گذشته باشیم و به مفاهیم عمیق آن توجه نکرده باشیم.

آری یک پیام رسا و گویا که نشئت گرفته از عمق باورهای دینی است را می‌توان از این کلام نورانی برداشت کرد و مانند یک جهت‌یاب، مسیر زندگی سعادتمندانۀ خود را که به عاقبت به خیری منجر شود از آن بدست آوریم.

امام حسین (علیه السلام) به ما آموخت که هر روزی حکم عاشورا را دارد و در هیچ روزی حق نداریم در برابر ظلم و فساد سر تسلیم و سازش فرود آوریم و پیام عاشورا در هر روز و هر مکانی جاری و ساری است و این است همان فرهنگ عاشورایی.

کلیدواژه‌ها: امام حسین (ع). کربلا. ارض. یوم. پیام.


برای مطالعه بیشتر به منابع زیر مراجعه نمایید:
بحارالانوار ،ج 98، ص 8
جامع احادیث الشیعه ، ج 12، ص 556


 

یک پیام بسیار مهم و اساسی کهقیام حضرت سید الشهدا (علیه السلام) دارد این است که هر کسی حق خلافت و حاکمیت برمسلمین ندارد و حکومت صالحان و عادلان تا آنجا ارزش دارد که بایدتمامی عزیزان و بهترینها برایش جان بدهند؛ زیرا تنها در سایۀ این حکومت است که بشر میتواند به تکاملواقعی و نهایی و انسانی خود برسد و باقی حکومتها انسان را به گمراهی وانحراف و عاقبت به شرّی میبرند.

 

قیام حضرت ابا عبد اللهالحسین (علیه السلام) به این دلیل بود که اگر پایه بنیان چیزی از ابتدا کج گذاشتهشود بالاخره تا آنجا پیش میرود که جز با فدا کردن خونها نمیتوان جلوی بدبختی و انحراف را گرفت.

 

یکی از علتهای مهم چند دستهشدن جامعه مسلمین بعد از رحلت رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه وآله) این بود کهافراد عوام و صاحب نفوذ و قدرت زیادی بودند که هنوز تفکرات جاهلیت قبل از اسلام رادر افکارشان داشتند و خیال میکردند که هر کسی با زور سر نیزه بر مسند قدرت نشست او حاکم به حق است وبایستی بقیه از او تبعیت کنند و این حق را به خود میدانند که اعمال قدرت برمردم تحت سلطۀ خود روا بدارند در حالی که اسلام اساساً بر این بنساد بنا نهادهنشده است، بلکه پیامبر اسلام حضرت رحمة للعالمین و مایۀ رحمت برای تمام جهانیاناست و آمده است بشریت را از اضمحلال و سلطۀ جائران و حاکمان ظالم نجات بدهد و به همینخاطر است که همواره اولیاء خدا در برابر ظالمان تسلیم نمیشدند.

 

امام حسین (علیه السلام) فرزندانخود را با اختیار خودشان آورده بود و اینطور نبود که آنها را مجبور کرده باشد درحالی که دشمنان و نادانان انگشت اتّهام را به سوی امام میگیرند که خب امام که میخواست با ظالمانوحاکمان فاسد مقابله کند چرا همسران و فرزندان و نزدیکان خود را به قربانگاه برد وجای بسی تامّل دارد که این افراد به ظاهر روشنفکر و در واقع تاریکفکر چرا این سؤالرا از خود نمیپرسند که خب بر فرض امام (علیه السلام) به اجبار خویشان و اقرباء خود رابه مسلخ برده باشد ولی آن نانجیبان چرا دستشان را به خون آنها آلوده کردند و حتی بهبچههایخردسال هم رحم نکردند و آنقدر پستی و خباثت داشتند که به طفل شیرخواره هم رحم نکردند و آب را به رویاین بیگناهان بستند؟! آیا امام حسین (علیه اللام) و پیروانش کار بدی کردند کهبرای نجات بشریت از دست این نانجیبان فاسد _ که بقاء خود و حکومتشان را فقط در کشتنبقیه میبینند _ جان خود و عزیزانشان را فدا کردند؟

 

پیام حادثۀ کربلا این مطلب رامیرساندکه تن ندادن به حکومت ظالمان و فاسدان و غیر از خاندان پیامبر اسلام تکلیف الهی وفراتر از تشکیل یک حکومت صِرف و مایۀ سعادت بشریی است. آری اگر آن حضرت مقاومت نمیکرد آیندگان اورا متّهم میکردند که چرا ولیّ خدا در برابر انحرافات جاهلی و ضایع شدن مسیر حقّۀاسلامی کاری نکرد و سکوت پیشه کرد یا در برابر وعده و وعیدهایی مصالحه کرد؟

 

وقتی بعد از شهادت امام علی(علیه السلام) همۀ مسلمین طبق فرمودۀ پیامبر اسلام به سوی فرزندش امام حسن (علیهالسلام) روی آوردند معاویه در شام با زور سر نیزه و کشتن شخصیتهای برجستهاسلامی و تزویر به ادّعای خلافت برخاست و امام حسن (علیه السلام) برای حفظ جانمسلمین و از بین نرفتن اسلام ناب محمدّی و ادامۀ مسیر مردان الهی به خاطر ضعفمسلمین در آن زمان و تازه مسلمانهای زیادی که هنوز از اسلام چیز زیادی نمیدانستند به ناچار چند سالقبل از قیام امام حسین (علیه السلام) تن به مصالحهای مشروط با معاویه داداما معاویه عهدشکنی کرد و امام حسن (علیه السلام) را به شهادت رساند و به خلافتغصبی خودش اکتفا نکرد و بعد از مرگش پسرش یزید را به جانشینی خودش گمارد و با اینکار خلافت را تبدیل به سلطنت و پادشاهی کرد و بدعت آشکاری در دین محمّد (صلی اللهعلیه وآله) ایجاد کرد و حکومت نبوی را به اموی تبدیل کرد. در این هنگام بود کهدیگر امام حسین (علیه السلام) دیگر نمیتوانست سکوت کند و بایستی در برابر این شجرۀخبیثه که بدعت آشکاری را بعد از رحلت رسول گرامی اسلام حضرت محمد مصطفی (صلی اللهعلیه وآله) گذاشته بودند ایستادگی میکرد تا آیندگان بتوانند مسیر اسلام واقعی وحاکمیت مشروع بر امور مردم را پیدا کنند و سنت جدّ گرامیاش برای آیندگان حفظ میشد و به فنا نمیرفت.

 

بدعتیکه بعد از رحلت رسول گرامی اسلام گذاشته شد وباعث تفرقه مسلمین و باعث شد هر کسی بیاید ادعای خلافت کند در حالی کهخلافت با ولایت گره خورده و هر کس و ناکسی اجازه ورود در این عرصه را ندارد، بلکهبایستی به فرمودۀ پیامبر (صلی الله علیه وآله) عمل میکردند و بعد از رحلت آنحضرت، فرمایشات و سفارشات و احکام نابی که آورده بود را فراموش نمیکردند و به کنارنمیانداختندو از خودشان خلیفه درست نمیکردند و بدعت در ادامۀ حکومت رسول خدا ایجاد نمیکردند تا کار به معاویه ویزید و کشتار سید جوانان اهل بهشت و سپس نابودی سلسلۀ بنیامیه و روی کار آمدن بنیعباس و بقیۀظالمان دیگر نمیشدند وامّت مسلمین را دچار تفرقه و انحطاط و رنج و گرفتاری نمیکردند.

 

کلیدواژهها: خلافت. سلطنت. محرّم. کربلا. انحراف.

 

برای مطالعۀ بیشتر به منابع زیر مراجعه نمایید:

 

    مبیّض، موسوعة حیاة الصحابه من کتب التراث، مکتبةالغزالی، ج۶، ص۳۴۷۸.

   بلاذری، انساب الاشراف، ۱۹۹۶م، ج۴، ص۲۸۷.

   ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ش، ج۳، ص۱۴۱۶.

   ابن اثیر، أسد الغابة، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۴۳۳.

   ذهبی، سیر أعلام النبلاء، ۱۴۱۴ق، ج۳، ص۱۲۳.

   شوکانی، الفوائد المجموعة، [۱۴۱۵ق]، ج۲، ص۴۹۶-۵۱۶.

   اسکافی، المعیار و الموازنه، ۱۴۰۲ق، ص۲۱؛ ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۵۹، ص۱۰۳.

   عسقلانی، ابن حجر، فتح الباری فی شرح صحیح البخاری، ج۸، ص۱۰۵.

- طباطبائى،محمد حسین، المیزان، ج 4، انتشارات اسلامى، قم، ص 365 - 364.

- قمى مشهدى، محمدبن محمد رضا، کنزالدقائق، ج 4، مؤسسه طبع و نشر وزارتارشاد، چاپ 1، 1411 ه.ق، تهران، ج 3، ص 417 و ج 4، ص 117.

- موسوى، شرف الدین، ترجمه، امامى، محمدجعفر، حق جو و حق شناس، بنیاد معارف اسلامى، چاپ  1، 1373 قم.

- جوادى آملى، عبداللَّه، تفسیر تسنیم،ج 1، اسراء، چاپ  1، 1378، قم، ص 99 - 98.

- جوادى آملى، عبداللَّه، قرآن در قرآن،اسراء، چاپ  2، 1378، قم، صص 350 - 315.

- خسروپناه، عبدالحسین، کلام جدید، مرکزمطالعات و پژوهش‏هاى فرهنگى حوزه قم، چاپ  1، 1379 قم، ص 239 - 150.

- شهرستانى، سید على، وضوى پیامبر، عروجاندیشه، چاپ  1، 1377، مشهد.

- اصغرى، سید محمد، قیاس و.، کیهان،چاپ  2، 1370 ، تهران.

- قمى، شیخ عباس، تتمة المنتهى، پیامآزادى، چاپ 1، 1379 تهران.

- تیجانى، محمد، اهل سنت واقعى، ج 1 و2، بنیاد معارف اسلامى، چاپ 3، 1374 ، قم.

- نقوى، سید محمد تقى، شرح و تفسیر خطبهغدیر، مرکز تحقیقاتى فرهنگى جلیل، چاپ 1، 1374 تهران.

 




بعضی ها خیال می‌کنند نیروهای انتظامی و امنیتی فقط کارشان این است که باید بروند کسی که پول مردم را ی کرده یا بانک زده و اختلاس کرده و کسانی از این قبیل را بگیرند و به سلابه بکشانند در حالی که باید به ریشه‌های ی‌ها و انواع و اقسام آن توجه بیشتری داشته باشیم.
گاهی ی به خاطر وجود کمبودها یا جلوه‌گری‌ها و عدم توزیع عادلانه ثروت در جامعه است و از این بالاتر کسی که با رفتارهای غیر اخلاقی و پوشش نامناسب، امنیت اخلاقی جامعه را نشانه رفته در واقع گناهش از آن اموال کمتر نیست؛ چرا که این شخص در واقع غیرت و شرف و پاکدامنی جوانان است.

ان حجاب در واقع آبرو، حیثیت و عفت خانواده و جامعه را می‌برند و ان اقتصادی پول جامعه را می‌برند و هر دو از این جهت که کاری ناشایست انجام می‌دهند و گوشه‌ای از جامعه را به خطر می‌اندازند با یکدیگر مشترکند.

البته باید توجه داشت که برخورد با مسائل فرهنگی راه حل خودش را دارد و هر کسی نمی‌تواند وارد این گونه مقوله‌ها بشود. به همین جهت باید افرادی برای این قبیل مسائل آموزش صحیح ببینند تا برخورد درستی را در مواجهه با این گونه امور صورت بدهند.

ار همه بالاتر حجاب نیز مثل سایر احکام عبادی از قبیل نماز و روزه نیز جز احکام اسلامی و توصیه قرآن کریم است ککه نباید از آن غافل شویم.

کلیدواژه‌ها: بیت المال. عفاف. جامعه. امنیت اقتصادی. امنیت اخلاقی.

برای مطالعه بیشتر به منابع زیر مراجعه نمایید:




هر چه از انس با قرآن و تعمیق ارتباط با آن و استمرار و مداومت بر تلاوت و بهره گیری از ترجمه و تفسیر آن بگوییم باز هم جا دارد که دوباره و چندباره راجع به آن صحبت کنیم.

خداوند متعال این کتاب آسمانی را که سراسر کلمات و آیات نور است برای هدایت بشر فرستاده است نه فقط برای اینکه سر سفرۀ عقد بگذاریم یا روی تاقچه خانه خاک بخورد یا هر از چند گاهی یکی دو صفحه از آن را بخوانیم، بلکه همواره باید آموزه‌های اخلاقی و اعتقادی و عملی آن را در لحظه لحظه این زندگی پرتلاطم و دنیای پر از غوغا به کار بگیریم و سرلوحه امور خود قرار دهیم.

این کتاب شریف هر چه را که بشر برای هدایت و عاقبت به خیری خود نیاز دارد در خود جای داده است و کاملترین کتاب آسمانی می‌باشد.
نگاه کردن به آیات قرآن ثواب دارد و نور چشم را زیاد می‌کند. گوش کردن به صوت دلنشین قرآن روح و فکر و جان آدمی را می‌پالاید و مدهوش کلام حق می‌کند. تلاوت قرآن، زبان انسان را با کلام حق آشنا می‌کند و معرفت انسان را نسبت به وحدانیت خدا و عدالت و پیمودن راه کمال و راستی بالا می‌برد.

چه خوب است که تمام اعضا و جوارح ما با این کتاب آسمانی خو بگیرد و خود را عادت بدهیم که در تمام عرصه‌های زندگی خود همواره فرامین آسمانی و عادلانه و انسان‌ساز قرآن را اولویت قرار دهیم تا دنیا و آخرت مطلوب و توأم با آرامش را برای خود رقم بزنیم.

کلیدواژه‌ها: قرآن. کلام خدا. انس. عمل. معرفت. زندگی.

برای مطالعه بیشتر به منابع زیر مراجعه نمایید:
جهان بینى اسلامى، شهید مطهرى
نامه ها و برنامه ها، حسن زاده آملى
معراج السعاده، احمد نراقى
گام هاى آغازین در اخلاق عملى، مهدوى کنى





فضای جامعه باید بر وفق مراد متدینین باشد و عرصه برای فاسدان و گناه کردن تنگ باشد تا به راحتی نتوانند هر کاری دلشان خواست بکنند و فضای گناه و فساد بر جامعه غالب شود که گریبان پاکان و بی‌گناهان را هم خواهد گرفت.
منظور از گناه و فساد آن چیزهایی هست که در شرع و قانون حرام و ممنوع اعلام شده و منظور ما در این نوشته شامل رفتارها و کارهایی که فی نفسه جرم یا گناه نیستند نمی‌باشد؛ همچنان که حساب حرف‌های ما با اون ضوابطی که خشک مقدس‌ها برای جامعه تعریف می‌کنند و قائل به موارد فراقانونی هستند نمی‌باشد. این گونه افراد متأسفانه گاهی از امام صادق (علیه السلام) یا رسول خدا (صلی الله علیه وآله) هم حزب اللهی‌تر عمل می‌کنند و فضای جامعه را به سمت تجسّس و بی‌اعتمادی و تنش می‌برند و از خودشان یک چیزهایی وضع می‌‌کنند که ریشه دینی ندارد و باعث ترویج فضای ریا و تنش آلود در جامعه می‌شوند.

از این حرف‌ها که بگذریم باید این مسئله کلی را بپذیریم که فرزندان ما در جامعه بایستی از امنیت روانی و اخلاقی برخوردار باشند؛ همچنان که اموال و جان و آبروی ما هم باید در جامعه اسلامی از گزند نااهلان محفوظ بماند و این جز با ترویج فضای پاک و سالم امکان پذیر نمی‌باشد. ما نمی‌توانیم در فضای لجن و آلوده که جان و مال و عرض ما از گزند ان و فاسدان مخفوظ نیست زندگی کنیم و از آن طرف انتظار داشته باشیم که خود و فرزندانمان به سلامت به مقصد برسیم.


کلیدواژه‌ها: جامعه. فضای سالم. اخلاق. . غیرت.

برا ی مطالعۀ بیشتر به منابع زیر مراجعه نمایید:

1- آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی پرونده 1/191  7/191

2- طلایه دار فرهنگ اسلامی در عصر اختناق، حاج شیخ عباسعلی ، تهران، انتشارات تثبیت، 1347

3- همان ، ص 208

4- حمید کرمی پور، جامعه تعلیمات اسلامی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1380 صص 80-71

5- همان، ص 274

6- همان، ص 276

7- همان

8- همان

9- آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، پرونده شیخ عباسعلی اسلامی، شماره بازیابی 276-4/191

10- دفترچه ارتباط خانه و مدرسه، تهران، جامعه تعلیمات اسلامی، 1322

11- تعلیمات دینی برای سال پنجم و ششم ابتدایی، تالیف استاد علامه طباطبایی، تهران، بی‌تا، چاپ تابان

12- علی غفوری و محمد جواد باهنر، کتاب تربیت و تعلیم دینی سال سوم ابتدایی، تهران، انتشارات جامعه تعلیمات اسلامی، 1345

13- مجله جامعه تعلیمات اسلامی، شماره 3، خرداد 1331، ص 39

14- همان، ص34

15- مدارس جامعه تعلیمات، فصلنامه یاد، تهران، بنیاد تاریخ ایران، 1369،ص123

16- مجله جامعه تعلیمات اسلامی، شماره 5، 1331، ص 82

17- مرتضی مطهری و دیگران، بحثی درباره مرجعیت و ت، تهران ، شرکت سهامی انتشار، 1344، صص 246و247

- آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، پرونده شماره 3351/191

19- برای اطلاع بیشتر در این باره: ر.ک، جعفر مهدی نیا، زندگی ی علی امینی، تهران،پاسارگاد، 1368

20- حمید ، بررسی و تحلیلی از نهضت امام خمینی(ره)، تهران، انتشارات راه امام، 1359، ج3، ص 290

21- از اظهارات حاج محمد دادگستر نیا عضو هئیت مدیره جامعه تعلیمات اسلامی با نویسنده

22- آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، پرونده شماره 154- 1916

23- همان، پرونده شماره 168-6/191

24- همان، 216- 3/191

25- اسد الله علم، یاداشت ها ج 3 ،ویراسته علینقی علیخانی، تهران، نشر سرا، چاپ سوم، 1377، ص 158




با ایجاد زیرساخت‌های مناسب در شرایط تحریمی می‌توانیم تحریم‌ها را تبدیل به فرصتی برای افزایش تولید داخلی و استحکام بنیۀ اقتصادی کشور قرار دهیم. با اندیشیدن تدابیری می‌توانیم  وابستگی خود را به واردات خیلی کم کنیم و بسیاری از داروها  قطعات را توسط خود نیروهای داخلی تأمین نماییم و به دست دراز کردن در برابر بیگانه خاتمه دهیم. چرا ما به دنبال این هستیم که همش نفتمان را صادر کنیم و به خاطر آن کلی هزینه بدهیم و زیر بار توافقات بی‌ثمر و استکباری برویم در حالی که با تقویت داخلی می‌توانیم به جایی برسیم که شیر نفت را بر روی دشمن بیگانه ببندیم و به جای خام فروشی با تولید دستاوردهای نفتی آن را به قیمت بسیار بالاتری به دنیا صادر کنیم؟ برای صادر کردن هم نیازی نیست برویم منّت دیگران را بکشیم. وقتی ببینند جنس مرغوب با قیمت ارزان‌تر داریم ارائه می‌کنیم خودشان میایند دنبال ما و از ما می‌خرند و حتی می‌توانیم به جایی برسیم که ارزش پول ملّی خود را آن‌قدر بالا ببریم که مجبور بشوند با پول خودمان با ما معامله کنند. با کاهش وابستگی به دلار در معاملات بین المللی و افزایش توان تولیدی و کشاندن مشتریان خارجی به دیدن جاذبه‌های اقتصادی و گردشگری می‌توانیم همین‌جا هم بسیاری از محصولات خودمان را به قیمت بالاتری به فروش برسانیم. این فقط یک نمونه است وگرنه نمونه‌ها و روش‌های فراوانی در عرصه‌های اقتصادی و تجاری وجود دارد که اقتصاددانان و تجّار و تمداران ما بهتر می‌دانند.

اگر ما بنزین مرغوب با هزینۀ تمام شدۀ به صرفه بتوانیم تولید کنیم و خام فروشی نفت را به طریقی کمتر کنیم و خودمان نفت را تبدیل به سایر محصولات و فرآورده‌های نفتی باکیفیت کنیم همین کشورهای همسایۀ خودمان هم از ما با قیمت خوب می‌خرند و پولش به جیب کشور می‌رود و برای ما ثروت آوری دارد. همین بنزین که در برخی کشورهای همسایه به پول ایران چند برابر است؛ مثلاً در ایران لیتری هزار تومان است ولی در ترکیه تا لیتری نه هزار تومان هم در بازار به مردم خودشان می‌فروشند که اگر مالیتری چهار پنج هزار تومان هم به آن‌ها بفروشیم کلّی سود کرده‌ایم. خب ما چرا این‌قدر به دنبال این هستیم که در داخل خودمان را با آن‌ها مقایسه کنیم و به جای این‌که قیمت‌ها را بی‌خودی بالا ببریم و کمر مردم زیر گرانی له شود، قیمت‌ها را ثابت نگه داریم ولی از آن طرف تولید این محصول یا هر محصول دیگر را به صرفه و تسهیل کنیم تا به چند برابر مثلاً همین بنزین را اگر بتوانیم تولیدش را دو برابر کنیم می‌توانیم با قیمت خوب صادر کنیم؛ چون در آن کشورها قیمتش خیلی گرانتر از این حرف‌ها است. همچنان که با قراردادهای دوطرفه می‌توانیم سرمایه برای تولید کشور را از جیب همان کشورهای خریدار تأمین کنیم و بعد به همان‌ها هم با قیمت مناسب برای دوطرف بفروشیم و این طوری هم سرمایۀ خارجی جذب کردیم و هم خام‌فروشی نکرده‌ایم و هم تولید را رونق داده‌ایم و هم ثبات در تورّم داخلی برقرار کرده‌ایم و بنزین برای مردم خودمون با قیمت مناسب در میاد ولی برای خارجی‌ها با قیمت بالا می‌فروشیم و سود می‌کنیم و کلّی ارز گیرمان می‌آید و رضایت مردم را هم در داخل برآورده کرده‌ایم.

مثال دیگر مثل گردشگری و هتل داری که با جذب مهمان یا توریست خارجی با هزینه‌های کم و استفاده از جاذبه‌های زیبای خدادادی می‌توانیم درآمد خوبی برای اقشار مختلف مردم فراهم کنیم. با این توضیح که کرایه‌های ماشین‌ها و اجارۀ وسایل و هتل‌ها و اماکن تفریحی را برای مردم خودمان ثابت و ارزان نگه داریم ولی برای مهمان خارجی به قیمت دو سه برابر حساب کنیم؛ مثلاً اگر قیمت یک شب اجارۀ سوئیت معمولی به پول ما 30 هزار تومان باشد، از مهمان‌های خارجی شبی تا صد و پنجاه تومان هم می‌توانیم بگیریم؛ چون در کشورهای آن‌ها با این پول شاید چند ساعت فقط بتوانند مکانی را کرایه کنند و برای یک شب کرایۀ سوئیت در کشور خودشان باید خیلی بیشتر از این بپردازند.
مثال دیگر اینکه مثلاً در کشوری که به پول ایران باید هر لیتر بنزین را ده هزار تومان بخرد اگر شرایطی فراهم شود که بتواند با ماشین شخصی خودش به کشور ما برای سیاحت یا زیارت بیاید، می‌توانیم بنزین را برای او تا لیتری 5 هزار تومان هم بفروشیم تازه خوشحالم می‌شود که دارد نصف قیمت کشور خودش می‌خرد. پس در عین حالی که می‌توانیم قیمت بنزین را برای مردم خودمان ثابت و ارزان نگه داریم با فروش آن به مهمان خارجی با مبلغی بالاتر به سود مدّنظر خودمان برسیم و لذا برای جبران کمبود دیگر مجبور نیستیم با تحت فشار قرار دادن مردم آن را گرانتر کنیم.

خلاصه این‌که دولت می‌تواند هزینه‌های کشور را از خارجی‌ها تأمین کند و این‌جوری دیگه مجبور نیست که با گران کردن دلار و قبوض مصرفی و افزایش مالیات از جیب مردم بزند. این استدلال راجع به تمام محصولات داخلی صدق می‌کند و ما به جای این‌که دنبال گران کردن هر روزۀ اجناس و اجاره‌ها باشیم و مردم را در مضیقه قرار دهیم می‌توانیم با اتّخاذ ت‌های هوشمندانه و به صرفه برای تولید هم ارز خارجی جذب کنیم و هم زندگی بهتری برای مردم رقم بزنیم و هم سود بیشتری به مردم خودمان در عرصه‌های خرد و کلان برسد و هم فضای اقتصادی جامعه را هر روز ملتهب نکنیم و هم تورّم را کنترل کنیم و هر روز شاهد گران‌تر شدن اجناس نباشیم و هم با انجام کارهای فرهنگی بتوانیم مهمانان خارجی را به دین مبین اسلام دعوت کنیم و با تولید محصولات ارزان و به صرفه مشتری بیشتری جذب کنیم.

کلیدواژه‌ها: اقتصاد. تولید. تحریم. فرصت. تهدید.

برای مطالعۀ بیشتر به منابع زیر مراجعه نمایید:
1- سخنرانی دکتر فرشاد مؤمنی، استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی و رئیس گروه مطالعات اقتصادی و اجتماعی مرکز مطالعات فرهنگستان علوم با عنوان تحریم به مثابۀ شوک برون‌زا».
4- گزارشمشرق از نامۀ شبکۀ تحلیلگران اقتصاد مقاومتی به رئیس جمهور و ارائۀ سه راهبرد پیش روی کشور برای مقابله تحریم‌ها و بی‌اثر کردن تحریم‌ها  به عنوان تنها راهبرد اصلی و اثرگذار.
6-  تبدیل تهدید ها (تحریم ها) به فرصت با استفاده از استقرار سیستم اقتصاد مقاومتی:  تبدیل تهدید ها (تحریم ها) به فرصت با استفاده از استقرار سیستم اقتصاد مقاومتی

ماه مبارک رمضان با تمام سختی‌ها و آسانی‌ها یا شیرینی‌ها و مقامات و بهره‌ها و استفاده‌ها مثل هر سال آمد و رفت.

بگذریم از این‌که حالا بعضی‌ها عذر موجّهی داشتند و نتوانستند به خاطر بیماری و مریضی یا مسافرت و امثال این‌ها روزه بگیرند ولی به هر حال با انس با قرآن و عمل به فرامین الهی نورانیت را در قلب خودشان افزایش دادند.

اما بعضی‌ها هم بودند که بیماری یا مریضی آن‌ها جسمی یا روانی نبود، بلکه بیماری آن‌ها مربوط به دل و قلبشان بوده و در واقع  نوعی مَرَض باطنی است و نه تنها بدون عذر موجّه روزه نمی‌گرفتند، بلکه روزه خواری و نُشخوار علنی هم می‌کردند و حُرمت این ماه شریف را می‌شکستند و به ماه پیامبر خدا دهن کجی می‌کردند که حسابشان با کراماً کاتبین است و با این عدّه هم کاری نداریم و آن‌ها را حواله می‎دهیم به آیۀ مبارکۀ *فی قلوبهم مَرَضٌ فَزادَهُمُ اللّهُ مَرَضا*(1)

اما اهل ایمان و مردم متدیّنی که حرمت این ماه را نگه داشتند، خداوند در روز واپسین حرمت آن‌ها را نگه خواهد داشت و اجرشان را هم در این دنیا و هم در جهان ابدی و سرای جاودان به آن‌ها خواهد داد و رسول ختمی مرتبت (صلّی اللّه علیه وآله) آن‌ها را تنها نخواهد گذاشت و از آن‌ها در پیشگاه پروردگار شفاعت خواهد نمود.

اما روزه داران عزیز هم باید توجه داشته باشند که این شب‌زنده‌داری‌ها و توسّل‌ها و تقرّب جستن‌ها را بعد از ماه مبارک از دست ندهند و مداومت داشته باشند تا این حالات باارزش خود را که با زحمت به دست آورده‌اند از دست ندهند و گرفتار روزمرگی نشوند. اللّهمّ ارزقنا.

امید است که خداوند متعال همۀ ما را به راه خودش که راه انبیاء و اولیاء و صدّقین و شهدا و صالحین است هدایت کند و مشمول الطاف و رحمت واسعۀ خود گرداند و مصداق این آیه شریفه قرآن قرار دهد که می‌فرماید: وَمَن یُطِعِ اللَّـهَ وَالرَّسُولَ فَأُولَـٰئِكَ مَعَ الَّذِینَ أَنْعَمَ اللَّـهُ عَلَیْهِم مِّنَ النَّبِیِّینَ وَالصِّدِّیقِینَوَالشُّهَدَاءِ وَالصَّالِحِینَ وَحَسُنَ أُولَـٰئِكَ رَفِیقًا.(2)

کلیدواژه‌ها: قرآن. رمضان. روزه. انس. مرض دل.

-------------------------------
پی‌نوشت‌ها:
1- بقره/ 10.
2- نساء/ 69.






همه به روشنی می‌دانیم که یکی از راه‌های مهم پیشرفت و قدرت اقتصادی رونق تولید و بردن ثروت و سرمایه به سمت تولید با کیفیت‌تر و ارزان‌تر و بیشتر و جلوگیری از دلالی و تجمع نقدینگی در مشاغل کاذب یا در بخش خاصی از کشور است.

اما در شرایطی که تولید به صرفه نیست و مواد اولیه و سایر مقدمات خورد و کلان در راستای داشتن تولید بهتر و بیشتر پُر هزینه است و به صرفه نیست و آن طرف سود کردن از راه دلالی و خرید و فروش‌های کاذب و رفتن نقدینگی به سمت دلار و ارز و طلا راحت‌تر و با سود بیشتر است، دارندگان سرمایه رغبت کمتری پیدا می‌کنند تا منابع خود را صرف تولید کنند.

پس باید به این مهم توجه وافر نمود و تولید را به صرفه کرد. به نظر حقیر هر کشوری پول ملی خودش را دارد و نباید با کشورهای دیگر و دلار و یورو و غیره آن را مقایسه کرد ولی در کشور ما با وجود اینکه خودمان پول ملی داریم ولی حرکت‌های اقتصادی مردم و مسئولان بر اساس ارزهای خارجی صورت می‌گیرد و به بهانۀ سود ببشتر قیمت ارز را بالا می‌برند و ضربه‌ها و شوک‎های ناگهانی به اقتصاد و تولید و سایر عرصه‌ها وارد می‌شود که در طولانی مدت می‌تواند ریشۀ اقتصاد و تولید را بخشکاند.

لذا به نظر حقیر ما نباید همش روی ارزهای خارجی مانور بدهیم، بلکه تا جایی که می‌توانیم باید شرایطی فراهم کنیم که قیمت ارز در پایین‌ترین حد خودش و با حداقل نوسامات باشد تا سرمایه‌گذار داخلی چشم انداز کار خودش را بتواند در فضای با ثُبات ترسیم کند و با ارزان نگه داشتن مواد اولیه و تسهیل شرایط کسب و کار راه را برای تولید بیشتر فراهم کنیم تا بتوانیم به راحتی صادرات هم داشته باشیم نه اینکه تا می‌خواهیم درب صادرات را روی یک جنسی باز کنیم به دلیل کمبود داخلی یک دفعه قیمتش گران شود و سر به فلک بگذارد که پیامدهای سوء فرهنگی و اجتماعی زیادی را هم در جامعه به دنبال دارد و موجبات نیتی مردم را فراهم می‌کند. از جمله همین پیاز که ده‌ سال قیمت مشخص و معقولی داشت ولی وقتی یک دفعه درب صادرات به رویش گشوده شد قیمتش تا چند برابر هم بالا رفت.

کلیدواژه‌ها: رونق تولید. صرفۀ اقتصادی. سرمایه‌گذار. ثُبات قیمت.

برای مطالعۀ بیشتر به منابع زیر مراجعه نمایید:

آمدی، عبدالواحد. (1360). غُرَر الحِکَم و دُرَر الکلم. تحقیق میرجلال‌الدّین المحدّث. چاپ سوم. تهران: دانشگاه تهران.
شریف رضی، محمد بن حسین. (1379). نهج‌البلاغه. ترجمة محمّد دشتی. قم: مشهور.

اصفهانی، جمال‌الدّین. (1368). پیام‌های اقتصادی قرآن. بی‌جا: دفتر نشر فرهنگ اسلامی.

ولوی، علی‌محمّد. (1381). فرهنگ کار در اسلام (پژوهشی در قرآن و سیرة معصومان). تهران: امیرکبیر.





آخرین مطالب

آخرین جستجو ها

خرید عینک آفتابی zocadliti انجام پروژه های معماری::گروه معماری البرز lilistadi به کربلا 90 خوش آمدید dolantude stupecimra سازندگان ایرانی Holly's memory ورزشی*کشتی *بدنسازی*رزمی*سلامت